دا
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
از هيپوفيزپیشین ترشح مي شوند، در هر دو جنس نر و ماده بر فعاليتهاي غده هاي جنسي (ترشح هورمون جنسي و گامت سازي) اثر مي گذارند.
اعمال FSH (هورمون محرک فوليکولي):
در مرد : اثر بر لوله هاي اسپرم ساز و تحريک ساخته شدن اسپرم
در زن : اثر بر فوليکول و تحريک ترشح استروژن از آن
اعمال LH (هورمون لوتئيني کننده):
در مرد: اثر بر سلولهاي بينابيني بيضه و تحريک ترشح تستوسترون از اين سلولها
در زن : اثر بر فوليکول و تحريک ترشح استروژن از آن (همراه با FSH )
کامل شدن اولين تقسيم ميوزي گامت ماده
پاره شدن فوليکول و تخمدان و آزاد شدن گامت ماده (تخمک گذاري)
تبديل باقيمانده فوليکول به جسم زرد
اثر بر جسم زرد و تحريک ترشح استروژن و پروژسترون از آن
به اين ترتيب، بافت هدف هورمون FSH در مردان، لوله اسپرم ساز و در زنان، فوليکول است. بافت هدف LH در مردان، سلولهاي بينابيني بيضه و در زنان، هم فوليکول و هم جسم زرد است.
نکته بسيار مهم اين است که اين هورمونها، هورمون جنسي نيستند و ساختمان استروئيدي ندارند؛ بلکه پلي پپتيدي هستند و در نتيجه گيرنده آنها در غشاء سلولهاي هدف قرار دارد، نه درون سلول,
LH:
|
LH توسط سلولهاى گنادوتروف هيپوفيز قدامى در مردان و زنان ساخته مىشود. در مردان LH توليد اسپرم در بيضهها و سنتز و ترشح تستوسترون را تحريک مىکند، حال آنکه در زنان تخمکگذارى و توليد پروژسترون را تحريک مىنمايد. شباهتهاى ساختمانى بين LH و hCG وجود دارد و مقايسهٔ دقيق آنها توسط Kicman و Cowan (در ۱۹۹۲) انجام گرفته است. ترشح LH در معرض کنترل با بازخورد (فيدبک) منفى از سوى تستوسترون است، يعنى با افزايش سطح تستوسترون پلاسما، ترشح LH کاهش مىيابد. |
|
|
|
|
گيرندههاى پروتئينى خاص آن تنها در گنادها وجود دارند. LH در زنان به سطح سلولهاى تکا و جسم زرد و نيز به سلولهاى گرانولوزاى فوليکول بزرگ و در مردان به سلولهاى لايديگ بيضه متصل مىشود. گيرندههاى LH به آدنيلات سيکلاز ارتباط دارند. بالا رفتن cAMP درون سلولى ميزان کمپلکس آنزيمى ميتوکندرى را افزايش مىدهد که باعث جدا شدن زنجيرهٔ جانبى کلسترول مىشود، کلسترول به پرگننولون تبديل مىگردد و هورمونهاى جنسى بدين ترتيب ساخته مىشوند. |
|
|
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
فعالیت 5-2 صفحات50و51 تشریح مغز بطور عملی انجام شود
پاسخ فعالیت های فصل سوم فعالیت 1-3 صفحه 58 1- نوک انگشتان 2- وجود گیرنده های لمسی بیشتر . بعضی از قسمت های پوست گیرنده بیشتری دارند . برای مثال در لب ها و نوک انگشتان تعداد گیرنده های لمسی بیشتر بوده و این گیرنده ها نزدیکتر به هم قرار دارند . بنابراین در این نقاط تشخیص دو نقطه بسیار نزدیک به هم آسان تر است . اما در پشت بدن گیرنده ها چند میلیمتر از هم فاصله دارند و ممکن است دو نقطه تماس یک نقطه احساس شود
فعالیت 2-3 صفحه ی 61 الف ) بخشی از شبکیه که نقطه کور نامیده می شود و محل خروج عصب بینایی است به نور حساس نیست. ب ) در این نقطه هیچ گیرنده ی نوری ( استوانه ای یا مخروطی ) وجود ندارد.
فعالیت 3-3 صفحات61و62 الف ) صلبیه سفید رنگ محکم و ضخیم است مشیمیه به رنگ آبی و سیاه است . شبکیه پرده ای نازک و تقریبا بی رنگ است. ب ) زلالیه رقیق است در حالیکه زجاجیه حالت ژله ای دارد .
فعالیت 4-3 صفحه 66 1- بله مناطق مشخص شده در شکل مح تجمع گیرنده های حساس به یک مزه ی خاص هستند 2- برای اینکه موادی که میله را با مزه های دیگر آغشته کرده است پاک شود و آزمایش دچار اختلال نشود
پاسخ فعالیت های فصل چهارم فعالیت 1-4 صفحه 92 این فعالیت بیانگر اهمیت خوردن صبحانه ( که معمولا نوجوانان از آن گریزان هستند ) می باشد . کاهش قند خون ( هیپو گلیسمی ) اغلب در سالهای نوجوانی که تغییرات هورمونی سریع است ایجاد می شود . هیپو گلیسمی خفیف نسبتا شایع است 1- حدود 5 تا 10 دقیقه 2- غذای شامل بیسکویت شیر وموز 3- خوردن شش وعده غذا در روز کمک می کند تا قند خون در سطح ثابتی باقی بماند . کم بودن قنده ای ساده در وعده غذایی نیز تولید انسولین را کاهش داده و سطح گلوکز خون را در حد مناسبی نگه می دارد.
فعالیت 2-4 صفحه 94 1- A چون میزان گلوکز خون آن رو به کاهش گذاشته است . 2- B چون میزان گلوکز خون آن پس از آغاز آزمایش افزایش یافته است 3- C چون میزان گلوکز خون آن در طول اجرای آزمایش ثابت مانده است
فعالیت 3-4 صفحه 94 1- A انسولین خون را کاهش می دهد. 2- B گلوکاگون قند خون را افزایش می دهد. 3-C قند خون در حد ثابتی باقی مانده است .
پاسخ تفکر نقادانه فصل چهارم تفکر نقادانه 1-4 صفحه 94 خیر . هورمون های بخش قشری و مرکزی غدد فوق کلیه هر دو در پاسخ به تنش ترشح می شوند. اما هورمون های بخش قشری فوق کلیه سبب ایجاد پاسخ آهسته تر و طولانی تر می شوند
پاسخ فعالیت های فصل پنجم فعالیت 1-5 صفحه 108 بطور عملی انجام شود پاسخ سوال تجزیه و تحلیل مواد چسبنده به میله همزن شفاف چسبناک و حالت کشسان دارند.
پاسخ فعالیت های فصل ششم فعالیت 1-6 صفحه ی 123 حذف : در این مورد بخشی از ماده وراثتی از دست می رود بنابراین از ذخیره اطلاعات وراثتی کاسته می شود وصدمات شدیدی به سلول وارد می گردد به ویژه اگر هر دو کروموزوم همتا در یک نقطه دچار حذف شوند یا اینکه حذف کل کروموزوم را در برگیرد. جابه جایی : در این جهش ماده ی وراثتی کم نمی شود اما از آن جا که ژن در جای اصلی خود نیست ممکن است نتواند کار خود را به درستی انجام دهد . علاوه بر این گاهی ژن در وسط ژن دیگری قرار می گیرد که این نوع جابه جایی به از بین رفتن فعالیت ژن دوم نیز منجر می شود مضاعف شدن : اضافه شدن بخشی از اطلاعات ژنتیک پیامد این نوع جهش است . هرگونه تغییر در ماده ی ژنتیک برای سلول مضر است ( مثل سندرم داون ) ممکن است بخشی از یک ژن مضاعف شود که در این صورت پروتئین ساخته شده کارآمد نخواهد بود. واژگونی : سبب به هم خوردن توالی نوکلئوتیدها ودر نتیجه فعالیت ژن می شود.
فعالیت 3-6 صفحه 133 1- با توجه به تعداد زیاد کروموزوم هادر سلول های یوکاریوتیس شانس این که هردو سلولمجموعه کامل از کروموزوم را دریافت کنند توسط میتوز افزایش می یابد. 2- جسم گلژی شبکه ی آندوپلاسمی ریبوزوم واکوئل لیزوزوم 3- بیشتر سلول های عصبی همیشه در G1 باقی می مانند و نقاط وارسی اجازه ی عبور آن ها را به مرحله ی بعدی نمی دهد. از آن جا که این سلول ها وارد میتوز نمی شوند هیچ سلولی جانشین سلول های آسیب دیده نخواهد شد.
فعالیت 4-6 صفحه 133و 134 تجزیه وتحلیل و نتیجه گیری 1- هسته ی سلولیهایی که دانش آموزان ساخته اند باید همانطوری باشد که در سلول مادر بوده است . با این تفاوت که کروموزوم ها در سلول مادر درست قبل از میتوز همانند سازی می کنند و دو کروماتیدی هستند. 2- پاسخ ها متفاوت است . ممکن است دانش آموزان به این نکته اشاره کند که در مدل خود تغییرات کروموزوم ها را طی تقسیم نشان نداده اند 3- ژن هایی که در سلول های حاصل از میتوز یافت می شوند شبیه همان ژن های هستند که در سلول مادر یافت می شود . کروموزوم ها قبل از تقسیم سلول همانند سازی می کنند ویک نسخه از هر ژن به یکی از سلو ل های جدید می رود 4- پاسخ متفاوت است . باید به حفظ عد کروموزومی و محتوای ژنتیک طی میتوز توجه نمود 5- پاسخ ها متفاوت است مثلا اگر DNA قبل از میتوز همانند سازی نمی کرد چه می شد
پاسخ تفکر نقادانه فصل ششم تفکر نقادانه 1-6 صفحه 124 دانش آموزان باید مخالف باشند از آنجا که گامت هاپلوئید است فقط یک دست کروموزوم دارند و در هر دست کروموزوم نیز فقط یکی از دو کروموزوم همتا یافت می شود. های فصل هفتم:
فعالیت 1- 7 صفحه ی 143 بله – از آنجائیکه تخمک ها در دوران جنینی ساخته می شوند با افزایش سن فرصت آسیب های وارده به تخمک ها نیز بیشتر فراهم می شود. امروزه ققویا پیشنهاد می شود وقتی که پس از 34 سالگی فرزند دار می شوند تا قبل از هفته نهم بارداری آزمایش تشخیص پیش از تولد نشانگانداون را انجام دهند.
فعالیت 2- 7 صفحات 145و 146 باید دقت نمود که هنگام کار با میکروسکوپ و اسلایدها ی شیشه ای مخمر را به درستی بین تیغ و تیغک شیشه ای قرار دهند و هواگیری کنند تجزیه وتحلیل 1- تولید مثل غیر جنسی 2- فقط یک والد مشاهده می شود و فرد جدید از تقسیم سلول مادر حاصل می شود 3- جوانه زدن
فعالیت 3- 7 صفحات 149و 150 1- خیر – در محیط های پایدار تولید مثل جنسی این امکان را برای جاندار فراهم می کند که بدون صرف انرژی برای تولید گامت با پیدا کردن جفت زاده هایی کاملا مشابه خود را پدید آورد. 2- تولید مثل جنسی موجی ایجاد تنوع ژنتیکی می شود . این رویداد برای جاندارانی که سازگاری زیادی کسب کرده اند و به راحتی در یک محیط زندگی می کنند مناسب نیست چون ممکن است زاده ها قادر به زندگی در آن محیط نباشند. 3- همه ی گامت های زنان قبل از تولد ساخته می شوندو اگر سلول های تخمک یک زن در معرض بعضی از مواد مضر قرار گیرند وی دیگر شانسی برای تولید گامت های سالم ندارد. 4- طی میتوز از یک سلول 2 سلول که از نظر ژنتیکی کاملا یکسان هستند ایجاد می شود اما در میوز 4 سلول هاپلوئید تولید می شود که از نظر ژنتیکی با سلول مادر یکسان نیستند . در متافاز میتوز کروموزومهای مضاعف شده در سطح استوایی سلول ردیف می شوند اما در متافاز یک میوزکروموزوم های همولوگ ابتدا جفت شده و سپس در سطح استوایی سلول قرار می گیرند. مراحل میوز دو شبیه میتوز است .
فعالیت 4- 7 صفحات 150- 151- 152 پیش از آغاز 1- کروموزومهای همتا : کروموزومهایی که از نظر شکل و اندازه یکسان اندو ژن های مربوط به صفات مشابهی را در بر دارند. گامت : یک سلول تولید مثلی است ( اسپرم یا تخمک ) تولید مثل جنسی : نوعی تولید مثل که در نتیجه ی تشکیل سلول های هاپلوئید و الحاق آنها رخ می دهد. 2- در تخمدان ها و بیضه ها 3- کروموزوم مضاعف می شوندو بعضی اندامک ها همانند سازی می کنند. 4- پاسخ می تواند متفاوت باشد مثلا هر هسته بعد از میوز چند کروموزوم دارد؟ بخش دوم : 5- فرضیه های متفاوتی ارائه می شود. دانش آموزان باید دریابند در صورتی گامت ها یکسان خواهند بود که والدین برای تمامی ژن ها هموزیگوت باشند( یا دو نسخه ی یکسان از هر کروموزوم داشته باشند). 6- فرضیه ها متفاوتند . باید به این موضوع توجه داشت که در زیگوت از هر کروموزوم دو نسخه و از هر ژن نیز دو نسخه وجود دارد . به جزءدر مردها که از ژن های موجود در کروموزوم جنسی یک نسخه موجود است.
تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری: 1- هسته ی سلول های حاصل نصف کروموزوم های سلول اولیه را دارند در واقع دو تقسیم در ماده ی ژنتیک رخ داده است. 2- کروموزوم های همتا از نظر شکل و اندازه یکسان انداما از نظر ژنتیکی مشابه انددر حالیکه کروماتیدها از نظر محتوای ژنتیک نیز یکسان اند. 3- پیشنهاد ها متفاوت است 4- هردو شکل هایی از تقسیم هسته اند. هر دو دارای مراحل پروفاز متافاز آنافاز و تلوفاز هستند. میتوز شامل یک تقسیم است و به تولید مثل 2 سلول یکسان از نظر ژنتیکی می انجامدو عدد کروموزومی سلول های حاصل از میتوز با عدد کروموزومی سلول مادر برابر است. میوز شامل دو تقسیم است و به تولید چهار سلول می انجامد که از نظر ژنتیکی یکسان نیستندو عدد کروموزومی آن ها نصف عدد کروموزومی سلول مادر است. 5- عدد کروموزومی زاده ها نسبت به سلول های والد دو برابر می شد 6- پاسخ متفاوت است . مثلا این که چگونه می توان میتوز و میوز را با یکدیگر مقایسه کرد.
پاسخ فعالیت های فصل هشتم : فعالیت 1-8 صفحه 159 1- به ترتیب از چپ به راست : 1: 82/2 1: 14/3 1: 92/2 1: 82/2 1: 96/2 1: 01/3 1: 15/3 2- پس از گرد کردن اعداد نسبت 1: 3 به دست می آید
فعالیت 2-8 صفحه ی 165 الف و ب ) نتایج به صفات دانش آموزان هر کلاس بستگی دارد. پ ) فقط برای افراد مغلوب بدون مشاهده ی والدین می توان ژنوتیپ را تعیین کرد و افراد دارای صفت غالب می توانند خالص یا ناخالص باشند.
فعالیت 3- 8 صفحه ی 168 1- خیر . برای داشتن چشم آبی لازم است که فرد دارای 2 الل نهفته مربوط به آبی بودن چشم باشد بنابراین اوباید حتما یک الل رل از پدر و دیگری را از مادر دریافت کرده باشد 2- الف ) برپایه اطلاعات داده شده در این صفات رنگ سیاه غالب و قهوه ای مغلوب است. بنابراین افراد F1 همگی دارای صفت غالب سیاهی رنگ هستند. B B Bb Bb b Bb Bb b ب ) در F2 سیاه در برابر 1 قهوه ای ایجاد می شود. b B Bb BB B bb Bb b
فعالیت 4-8 صفحه ی 170 1- 3 زرد 1 سبز y Y Yy YY Y yy Yy y 2- اگر PP خود لقاحی کند همه ی افراد گل ارغوانی خالص خواهند داشت. اگر pp خودلقاحی کند همه ی افراد گل سفید خالص خواهند داشت اگرPp خودلقاحی کند زاده ها به نسبت 3به 1 گل ارغوانی و سفید تولید می کنند p P Pp Pp P pp Pp p پاسخ بیشتر بدانید صفحات 170 و 171 1- RY Ry rY ry RRYY ص ز RRYy ص ز RrYY ص ز RrYy ص ز RY RRYy ص ز RRyy ص س RrYy ص ز Rryy ص س Ry RrYY ص ز RrYy ص ز rrYY چ ز rrYy چ ز rY RrYy ص ز Rryy ص س rrYy چ ز Rryy چ س ry ص : صاف ز : زرد چ : چروکیده س : سبز صاف و زرد : نه شانزدهم صاف وسبز : سه شانزدهم چروکیده و زرد : سه شانزدهم چروکیده و سبز : یک شانزدهم 2- همگی صاف و زرد و در هر دو صفت ناخالص خواهند بود. RY RY RrYy RrYy ry RrYy RrYy ry
فعالیت 5- 8 صفحه ی 175 1- PP یک چهارم Pp یک دوم pp یک چهارم p 2/1 P 2/1 Pp 4/1 PP 4/1 P 2/1 pp 4/1 Pp 4/1 p 2/1 2- الف ) یک چهارم b B Bb BB B bb Bb b ب ) 4/1+4/1= 2/1 b B bb Bb b bb Bb b پ ) 1= 4/1+4/1+4/1+4/1 B B Bb Bb b Bb Bb b ث ) صفر b B bb Bb b bb Bb b
فعالیت 6- 8 صفحات 177 و 178 1- صفت اتوزومی است . معمولا در صورتیکه صفت وابسته به جنس باشد فراوانی آن در پسران از دختران بیشتر است در حالیکه در شجره نامه ی مورد نظر فراوانی دختران زال از پسران زال بیشتر است. 2- صفت مغلوب است چون اغلب فرزندان بیمار پدر و مادر سالم دارند. 3- خالص است چون صفات مغلوب تنها در صورتی که هموزیگوس باشند بروز می کنند. 4- یک دوم ( B ناخالص است ) a A Aa AA A aa Aa a
فعالیت 7- 8 صفحه ی 182 در مواردی دوقلوهای همسان از هم جدا می شوندو در محیط های کاملا متفاوتی پرورش می یابند. با توجه به یکسان بودن ژن های این دو فرد هر گونه تفاوت این دو نسبت به یکدیگر مربوط به محیط و عوامل محیطی خواهد بود.
فعالیت 8- 8 صفحات 183و 184 1- الف ) این صفت حالت غالب ناقص دارد. R R RW RW W RW RW W RW : قرمز روشن ب ) RW 2/1 ( قرمز روشن ) + WW 2/1 ( سفید ) W R WW RW W WW RW W 2- الف ) آمیزش نوعی آمیزش آزمون است یعنی گیاه زرد که مغلوب است خالص و گیاه سفید غالب ناخالص بوده که چنین نتایجی حاصل شده است. w W ww Ww w ww Ww w Ww 2/1 میوه سفید ww 2/1 میوه زرد ب ) سه چهارم میوه ی سفید و یک چهارم میوه ی زرد خواهند داشت. w W Ww WW W ww Ww w
پاسخ تفکرهای نقادانه ی فصل هشتم تفکر نقادانه ی 1- 8 صفحه ی 160 با توجه به این که کدو خود لقاح نیست انجام آمیزش خاص و تولید گیاه خالص بعنوان والد بسیار مشکل است و در اغلب موارد نتایج مندل حاصل نمی شود.
تفکر نقادانه 2- 8 صفحه ی 167 در فرایند میوز برای تشکیل گامت ها الل های یک ژن از هم جدا می شوند و هریک وارد یکی از گامت ها می شوندو هنگام لقاح با ترکیب گامت ها الل های هر ژن مستقل از سایر ژن ها جور می شوند.
تفکر نقادانه ی 3- 8 صفحه ی 183 در صورتی که فردی با صفت اتوزومی مغلوب فرزند سالم داشته باشد این فرزند از آنجا که یک ژن مربوط به صفت را از این والد دریافت کرده حتما ناخالص یا ناقل است. در مورد بیماری وابسته به جنس در صورتیکه پدر بیمار دختر سالم داشته باشد این دختر چون یک X خود را از پدر دریافت کرده است حتما ناقل ( ناخالص ) است.
پاسخ فعالیت های فصل نهم : فعالیت 1-9 صفحه ی 200 پاسخ سوالات یک تا چهار بسته به گل های جمع اوری شده توسط شما متفاوت می باشد. 5- پاسخ متفاوت است . دانش آموزان بزرگی و درخشندگی رنگ گلبرگ ها را عامل جلب جانوران گرده افشان ( مانند حشرات ) بیان می کنند و گلبرگ های کوچک و نامشخص را با ایجاد شرایط مناسب برای گرده افشانی با باد در ارتباط می دانند. 6- پاسخ ها متفاوت است . بایستی رنگ اندازه و تعداد گلبرگ ها و کاسبرگ ها را مورد توجه قرار دهند. 7- پاسخ متفاوت است . بایستی به این نکته توجه نمود که تعداد قطعات سازنده ی هر یک از حلقه های گل در تک لپه ایها 3 یا مضربی از 3 و در دولپه ایها 2 یا 5 یا مضربی از این اعداد است.
فعالیت 2-9 صفحه ی 206 بصورت عملی
فعالیت 3- 9 صفحه ی 211 تولید مثل جنسی دارای آوند فاقد آوند دارای دانه فاقد دانه خزه نهادانه بازدانه سرخس گامتوفیت نر گامتوفیت ماده گل مخروط نر مخروط ماده اسپوروفیت آنتریدی آرکگن مادگی پرچم فلس فلس هاگدان آنتروزوئید تخم زا تخمک کیسه ی گرده کیسه گرده تخمک میوز لقاح کیسه رویانی ( گامتوفیت ماده ) دانه ی گرده ( گامتوفیت نر ) دانه ی گرده ( گامتوفیت نر ) آندوسپرم ( گامتوفیت ماده هاگ و رویش آن تخم تخمزا و سلول دو هسته ای لوله ی گرده لوله ی گرده آرکگن پروتال قلبی( گامتوفیت ) اسپوروفیت آنتروزوئید آنتروزوئید تخم زا آنتریدی آرکگن هاگدان لقاح لقاح آنتروزوئید تخم زا میوز تخم n2 تخمn3 تخم لقاح هاگ رویان آلبومن رویان + اندوخته و پوسته تخم رویش هاگ بعلاوه پوسته دانه اسپوروفیت گامتوفیت دانه و رویش آن رویش دانه اسپوروفیت اسپوروفیت تولید مثل غیر جنسی ( رویشی ) کاشت پیاز پیوند زدن کشت بافت قطعه قطعه کردن بخش های تخصص نیافته بخش های تخصص یافته ساقه تغییر شکل یافته برگ ساقه غده بنه ریزوم ساقه های رونده
فعالیت 4- 9 صفحه ی 211 1- میوز 2- هاگ 3- گامت ها 4- لقاح 5- هاگ ها گامتوفیت و گامت ها 6- اسپوروفیت
فعالیت 5-9 صفحه ی 212 الف ) پاسخ متفاوت است ب ) تکثیر رویشی زیرا در چنین روش هایی گیاهانی حاصل می شوند که از نظر ژنتیکی مانند یکدیگر و والد خود هستند.
پاسخ تفکرهای نقادانه ی فصل نهم تفکر نقادانه ی 1-9 صفحه ی 194 1- اغلب إانش آموزان با این نتیجه گیری موافقند ام ممکن است عده ای از دانش آموزان مخالف باشندو بگویند گیاهان بدون آوند در آب و هوای خشک نیز دیده می شوند. البته باید به این نکته توجه کنند که این گیاهان در مناطق خشک زیر سایه درختان و تخته سنگ ها یعنی نقاطی که رطوبت تجمع یافته است خصوصا نزدیک چشمه ها و نهرها دیده می شوند 2- هاگ . هاگ ها ساختارهایی هستند که نسبت به خشکی مقاومند و می توانند از طریق هوا یا آب منتشر شوند.
تفکر نقادانه ی 2- 9 صفحه ی 200 1- نقش اساسی گلبرگ جلب جانوران گرده افشان است عدم حضور گلبرگ ها بیانگر گرده افشانی گل با جریان باد است. همچنین وجود پرچم های فراوان که گرده های فراوانی تولید می کنند دلیل دیگری بر این مدعا ست. 2- گرده افشانی حتما توسط زنبور می باشد زیرا رنگ آن زرد است گلبرگ های بزرگی دارد پرچم ها به داخل لوله ی حاصل از اتصال گلبرگ ها که در انتهای آن شهد یافت می شود فرو رفته اند و دیده نمی شوند.
تفکر نقادانه ی 3- 9 صفحه ی 210 تکثیر بوسیله ی بخش های رویشی سریعتر است و گیاهانی که به این روش حاصل می شوند کاملا مشابه یکدیگر و گیاه مادر هستند. در حالیکه در تکثیر بوسیله دانه علاوه بر نیاز به زمان بیشتر ممکن است گیاهان ایجاد شده خصوصیات مورو نظر را نداشته باشند. پاسخ
فعالیت های فصل دهم: فعالیت 1- 10 صفحه ی 220 بحث کنید الف و ب ) پاسخ متفاوت اند. در صورت عملکرد صحیح ریشه هیی که در 3و 5 میلیمتری قطع شده اند رشد نخواهند کرد. پ ) واجد سلول های مریستمی است که با تقسیمات خود رشد طولی ریشه را موجب می شوند. ت ) برای لوبیا نیز تکرار شود
فعالیت 2 -10 صفحه ی 222 1- حلقه های سالیانه نشان می دهند که درخت مورد نظر در یک اقلیم معتدل رشد کرده و مقدار باران در سال های مختلف متفاوت است . 2 الف ( ضخامت بیشتری دارد.
فعالیت 3-10 صفحه ی 232 1- گیاهی که در ظرف دارای سیب قرار دارد پس از چند روز برگ های خود را از دست می دهد. 2- پاسخ متفاوت است. نتیجه حاصل از این آزمایش اینست که اتیلن پیر شدن گیاه و ریزش برگ را تسریع می کند.
فعالیت 4-10 صفحه ی 236 1- هرچه دانه ها مدت بیشتری در دماهای پایین قرار گیرنددرصد بیشتری از آن ها جوانه می زنند. 2- پس از حدود 45 روز 80 درصد دانه ها جوانه زده اند یعنی 6-7 هفته 3- 30 درصد 4- صد در صد
فعالیت 5- 10 صفحات 237و 238 الف ) 5 سال ب ) ه پ ) د ج و ب 2- پاسخ ها متفاوت خواهند بود. پرورش دهندگان با تغییر طول شب در گلخانه این کار را می کنند. مثلا برای تولید گل مربوط به گیاه روز کوتاه در فصل تابستان با ایجاد پوشش تیره روی گلخانه طول شب را افزایش می دهند و با فراهم کردن دوره ی نوری مناسب گیاه را وادار به گلدهی می کنند. 3- باید روش پیشنهادی یک روش رویشی باشد تا موجب شود تا گیاهانی کاملا مشابه ایجاد گردد. 4- اسید موجب آسیب دیدن و انعطاف پذیر شدن پوشش دانه می شودبنابراین آب به راحتی به درون دانه نفوذ می کندو باعث رویش دانه می شود. دانه هایی که تحت تیمار اسیدی قرار می گیرندسریع تر و یکنواخت تر می رویند. 5- سلول های این بخش ها می توانند نمو خود را معکوس کنند. این سلول ها با تمایز زدایی تقسیم شده سلول هایی ایجاد می کنند که تمایز نیافته هستندو می توانند برای تشکیل تمامی بافت های مورد نیاز یک گیاه کامل جدید مجددا تمایز یابند. 6- گلدهی های رسیده اتلن تولید می کنند که رسیدگی میوه را تسریع می کنند. 7- بونسای از حروف ژاپنی bon به معنی سینی یا طبق و sai به معنی گیاه حاصل می شود. بونسای توسط چینی ها در حدود قرن سوم قبل از میلاد انجام می شدام کشیش های بودایی ژاپنی این هنر را تکمیل کردند. در هنر بونسای شکل گیاهان با هرس انتخابی تعیین می شود. با کاشت گیاه در ظرف کوچک هرس ریشه ها و شاخه ها آبیاری و کود دهی اندک اندازه ی گیاه کوچک نگه داشته می شود. این گیاهان معمولا مخروط یا میوه و گل هایی به اندازه طبیعی ایجاد می کنند. پرورش دهندگان این گیاهان بایستی اطلاعات کافی درباره ی عادت های رشد و نیازهای تغذیه ای یک گیاه به منظور تولید موفقیت آمیز گیاهان سالم مینیاتوری داشته باشند.
پاسخ فعالیت های فصل یازدهم پاسخ فعالیت 1 -11 صفحه ی 252 1- استروژن LH و FSH 2- در ابتدا افزایش اندک استروژن موجب کاهش ترشح LH می شودولی با افزایش استروژن به مقدار زیاد ترشح LH افزایش می یابد. 3- خود تنظیمی منفی : با افزایش ترشح استروژن و به ویژه پروژسترون از ترشح LH و FSH کاسته می شود. 4- خود تنظیمی مثبت : اغزایش استروژن به مقدار زیاد باعث افزایش ترشح LH می شود.
پاسخ تفکر نقادانه ی 1 -11 صفحه ی 259 در صورت باروری دو یا چند قلو یی رخ می دهد.
نوشته شده در تاريخ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
1- فضای خارجی تیلاکوئید، همان استروما یا بستره می باشد.
2- در این شکل قسمت سبز رنگ در غشای تیلاکوئید، فتوسیستم می باشد و دارای رنگیزه ها و تعدادی پروتئین است.
3- در یک تیلاکوئید دو فتوسیستم I و II وجود دارد که هر دو نور را جذب می کنند.
4- آنزیم تجزیهکننده ی آب به سطح درونی غشای تیلاکوئید و فتوسیستم II متصل است.
5- هنگام عبور الکترون های خارج شده ی فتوسیستم I ، از زنجیره ی انتقال الکترون +NADP و +H با هم ترکیب می شوند و NADPH تولید می شود.
6- آب در فضای تیلاکوئید تجزیه می شود و اکسیژن و یون هیدروژن آزاد می کند و الکترون ها نیز جذب فتوسیستم II میشوند (احياي كلروفيل a فتوسيستم IIر)
7- دو عامل سبب می شود که تراکم +H در فضای تیلاکوئید بیش تر از فضای خارج تیلاکوئید (استروما) می شود:
الف) تجزیه ی آب در فضای تیلاکوئید و آزاد شدن +H و O2
ب) فعالیت پمپ غشای که با مصرف انرژی آزاد شده هنگام عبور الکترون در زنجیره ی انتقال الکترون، از استروما را برخلاف شیب غلظت (انتقال فعال) یون هیدروژن به فضای تیلاکوئید تلمبه می کند.
8- پروتئین هایی كه در غشای تیلاکوئید کانال یون هیدروژن هستند، هنگام انتقال یون هیدروژن در جهت شیب غلظت (انتشارتسهیل شده) از فضای تیلاکوئید به استروما به ADP گروه فسفات می افزایند و ATP تولید می کنند. زیرا خاصیت آنزیمی نیز دارند.
نوشته شده در تاريخ شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
شكل ساختار و لايه هاي قلب
1- بزرگ سياهرگ زبرين
2- دريچه سيني آئورتي
3- دريچه سيني ششي
4- دهليز راست
5- دريچه سه لختي
6- بزرگ سياهرگ زيرين
7- بطن راست
8- بطن چپ
9- دريچه دو لختي (ميترال)
10- دهليز چپ
11- سياهرگ هاي ششي
12- سرخرگ ششي
13- آئورت
دیواره ی بطن چپ و دیواره ی بین دو بطن، قطورتر از دیواره ی بطن راست است.
گنجایش بطن ها، بیش تر از دهلیزها است.
از قوس آئورت، سه سرخرگ منشعب می شوند.
از بطن راست، یک سرخرگ قطور خارج شده سپس به دو سرخرگ ششی تقسیم می شود.
دو سیاهرگ ششی به صورت مستقل وارد دهلیز چپ می شوند. به همین دلیل، دهلیز چپ دو منفذ دارد.
دو سیاهرگ بزرگ زبرین و زیرین مستقلاً وارد دهلیز راست می شوند. به همین دلیل، دهلیز راست دو منفذ بزرگ دارد.
در ابتدای سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی، دریچه ی سینی شکل وجود دارد.
بین دهلیز راست و بطن راست، دریچه ی سه لختی وجود دارد.
بین دهلیز چپ و بطن چپ، دریچه ی دو لختی (میترال) وجود دارد.
دریچه های دو لختی و سه لختی، بافت ماهیچه ای ندارند. این دریچه ها توسط رشته هایی به برجستگی های ماهیچه ای دیواره ی داخلی قلب متصل اند.
سرخرگ آئورت و سیاهرگ های ششی، خون روشن دارند.
بزرگ سیاهرگ زبرین، بزرگ سیاهرگ زیرین و سرخرگ ششی، خون تیره دارند.
دیواره ی قلب انسان از خارج به داخل شامل سه لایه است:
لایه ی خارجی، پریکارد نام دارد و از بافت پیوندی است که به آن، آبشامه ی قلب نیز می گویند.
لایه ی میانی، میوکارد نام دارد. قطور، عضلانی و قابل انقباض است.
لایه ی داخلی، آندوکارد نام دارد و از بافت پوششی است که سطح درونی حفرات قلب (دهلیزها و بطن ها) را می پوشاند.
میوکارد، قطورترین لایه ی قلب است.
لایه ی میوکارد قلب، علاوه بر ماهیچه ی معمولی قلب، بافت گرهی (هادی) نیز دارد که نوعی بافت ماهیچه ای تمایز یافته است.
نوشته شده در تاريخ جمعه 23 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
چند نكته مربوط به قارچ ها و آغازيان :
-
در چرخه ي توليد مثلي كاهوي دريايي ( تناوب نسل ) زئوسپور و گامتوفيت ، هاپلوئيد و اسپورانژ و اسپوروفيت ديپلوئيد هستند .
-
كاهوي دريايي ، جلبك هاي قهوه اي و قرمز ،داراي چرخه ي تناوب نسل هستند ولي جلبك اسپيروژير ،چرخه ي زندگي هاپلوئيدي دارد .
-
هاگ ها همواره سلول هايي هاپلوئيد هستند .
-
در چرخه ي توليد مثلي ( تناوب نسل ) در كاهوي دريايي ، در نتيجه ي تقسيم ميوز اسپورانژ ،هاگ ( زئوسپور ) و در نتيجه ي تقسيم ميتوز گامتوفيت ، گامت به وجود مي آيد .
-
در چرخه ي ديپلوئيدي ، گامت حاصل تقسيم ميوز بر روي زيگوت است .
-
در گياهان ،هاگ ها فقط حاصل تقسيم ميوز هستند . ولي در قارچ ها ،مي توانند حاصل تقسيم ميتوز يا ميوز باشند .
-
در قارچ هايي كه توليد مثل جنسي دارند ، چرخه ي زندگي از نوع هاپلوئيدي است و زيگوت تنها سلول ديپلوئيد در چرخه ي زندگي است.
-
در زيگوميست ها ،هاگ جنسي در اثر ميوز در زيگوسپورانژ و هاگ غير جنسي در اثر ميتوز در اسپورانژ به وجود مي آيد.
-
سلول هاي كلني كپك مخاطي سلولي هاپلوئيد ولي در كپك مخاطي پلاسموديومي ديپلوئيد هستند .
-
اگر پلاسموديوم در شرايط نامساعد قرار گيرد ، به توده هاي متعددي تقسيم مي شود . ولي كپك هاي مخاطي سلولي در شرايط نامساعد ،حول يكديگر جمع شده و كلني تشكيل مي دهند .
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 فروردين 0برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 فروردين 0برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 فروردين 0برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
همان طور که می دانید، در دنیای وحش یا در طبیعت، تازه متولدین والدین خود را می بینند و یاد می گیرند که از آنها پیروی کنند، یا یاد می گیرند که جفت های خود را از طریق آنها تشخیص دهند. گاهی وقتها اگر والدین آنها را ترک کنند یا بمیرند، تازه متولدین از اعضاء گونه های دیگر که در طول دورۀ بحرانی در اطراف خود می بینند پیروی می کنند. کارتون جوجه اردک زشت نمونۀ جالبی از یک داستان نقش پذیری است. مرغابی های وحشی که بوسیلۀ والدین گونه های دیگر پرورش یافته اند، از مادران جانشین خود پیروی می کنند. دیده شده که گوسالۀ بوفالوها و گاومیش ها از اسب ها پیروی می کنند و گورخرها از یک اتوموبیل پیروی کرده اند. هنگام بزرگسالی هم این حیوانات ترجیح داده اند که با آنها معاشقه کنند. بوقلمون پنج ساله که دست آموز پرورش یافته بود، ترجیح داد که با انسان معاشقه کند؛ حتی اگر او در میان افراد از نوع خود گذاشته شده باشد. مسئولین باغ وحش می دانند که حیوانات دست آموز پرورش یافته، ترجیح می دهند که با مراقبان خود معاشقه کنند و این حیوانات وقتی به آنها اجازه داده شد که با هم نوعان خود باشند، تولیدمثل ضعیفی داشته اند. در شرایط آزمایشگاهی، حیوانات نسبت به جعبه های کبریت، بالن ها، جعبه های چوبی، اسباب بازی ها و بسیاری از اشیاء غیرطبیعی دیگر نقش پذیری کردند. اکثر این آزمایش ها با یک دستگاه مخصوص دایره ای شکل انجام شده اند، که یک دستۀ بلند گردشی دارد و ماکت های متفاوتی به آن وصل می شوند که در امتداد راه دایره ای به آرامی حرکت می کنند و جوجه به دنبال آن راه می افتد.
پرنده ها می توانند شکل، اندازه و رنگ ماکت را تشخیص دهند. اگر آنها با یک قطعۀ چوبی نقش پذیری کنند، از یک اردک اسباب بازی پیروی نمی کنند. پس، به عقیدۀ هِس (1964) هر چه یک جوجه مرغابی در پیروی از یک مدل مشکل بیشتری داشته باشد، با قدرت بیشتری با آن مدل نقش پذیری می کند. همچنین یک ماکت متحرک و پر سروصدا مؤثرتر می باشد. اجتماعی شدن و توانایی یک حیوان برای اینکه بخشی از یک گروه اجتماعی باشد، عمدتاً بوسیلۀ تجارب گذشته تعیین شده اند. بچه های انسان اگر بین 2 تا 6 سالگی جزء هیچ گروه اجتماعی مثل مدرسه نباشند، ممکن است گوشه گیر و خجالتی بشوند. هارلو "سندرم محرومیت" را در نوزادان میمون رزوس توصیف کرد. این سندرم با بی قراری کلی، واکنش پرخاشگرانه، فقدان شدید احساس و عاطفه و فقدان رفتار کاوشی نشان داده شده است. بیشتر این حیوانات در هنگام بزرگسالی قادر نبودند به روی ماده بروند و جفتگیری کنند. به عقیدۀ لورنتس نقش پذیری به علت عوامل زیر شکل خاصی از یادگیری است: 1- تنها در طول یک دورۀ حساس کوتاه در اوائل زندگی صورت می گیرد. 2- دارای ثبات زیادی می باشد، که اغلب تا آخر زندگی حیوان طول می کشد. 3- بر رفتار اجتماعی و جنسی حیوان در بزرگسالی تأثیر می گذارد.
مفهوم نقش پذیری از دیدگاه تکاملی از اهمیت بالایی برای بقا موجودات برخوردار است. جانوران در صورت عدم اجرا این مفهوم نه تنها ممکن است نتوانند تولید مثل کنند بلکه ممکن است زندگی خود را نیز به مخاطره اندازند.
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
غشای پلاسمايی همه سلولها به صورت مانعی در برابر جابهجايی يونها عمل میکند. پروتئين ها و يونهای فسفات معدنی که غشا آنها را درون سلول نگه میدارد، بار منفی دارند. از اين رو، درون سلول از بيرون آن منفیتر است. اين بارهای منفی، يونهای کوچک دارای بار مثبت را به درون سلول میکشانند. اما، از ميان اين نوع يونها تنها K + میتواند به مقدار محسوسی از خلال غشا بگذرد. در نتيجه، غلظت K + درون سلولها، بيشتر از مايع برون سلولی است. برعکس، غشا پلاسمايی نفوذپذيری بسيار اندکی به Na + دارد و غلظت Na + در مايع برون سلولی بيشتر از درون سلول است.
عمل پمپ K + / Na + نيز در ايجاد اين اختلاف غلظت و با ر موثر است. اين، پمپ به ازای هر دو يون پتاسيمی که وارد سلول میکند، سه يون از آن خارج میسازد. بنابراين، درون سلول در مقايسه با برون سلول منفیتر میشود.
|
|
|
|
|
|
يون های سديم در داخل سلول به جايگاه خود در پمپ سديم/پتاسيم متصل میشوند.
|
|
شکل پمپ تغير میکند و در نتيجه يونهای سديم به بيرون رانده میشوند. يونهای پتاسيم در خارج سلول به جايگاه خود در پمپ سديم/پتاسيم متصل میشوند.
يونهای سديم آزاد میشوند و در همين زمان يونهای پتاسيم به درون سلول انتقال میيابند.
يونهای پتاسيم آزاد میشوند و چرخه ديگری آغاز میشود.
پتانسيل آرامش
همانطور که گفته شد، غشای سلول دو محيط سيتوپلاسم و مايع برون سلولی را از هم مجزا میسازد. اين دو محيط از لحاظ غلظت و بار با هم تفاوت دارند؛ درون سلول منفیتر از بيرون آن است. تفاوت باری که بين دو محيط وجود دارد، اختلاف پتانسيل مینامند. چون اين تفاوت بين دو سوی غشای سلول وجود دارد از آن با عنوان پتانسيل غشا ياد میشود. پتانسيل غشا در واحد ولت بيان میشود.
همه سلولهای بدن، پتانسل غشا دارند. اما تنها سلولهای عصبی و سلولهای ماهيچهای میتوانند از اين پتانسيل غشا برای ايجاد پيام عصبی بهره گيرند. وقتی نرون يا سلول ماهيچهای در حالت استراحت است (پيام عصبی توليد نمیکند) پتانسيل غشا پتانسيل آرامش ناميده میشود. مقدار اين پتانسيل در حدود 70- ميلی ولت ( mV ) است. در اين حالت درون سلول منفیتر از بيرون آن است. از اينرو، گفته میشود سلول دروضعيت پلاريزه (دارای قطب؛ درون منفی و برون مثبت) است. توجه داشته باشيد که در حالت پلاريزه، درون سلول يونهای مثبت و برون سلول يونهای منفی نيز وجود دارد، اما مقدار يونهای مثبت در برون سلول بيشتر است.
اگر پتانسيل غشا در اثر محرکی افزايش يابد (برای مثال، به 35- يا 10+) گفته میشود سلول در وضعيت دپلاريزه (از دست دادن قطبيت) قراردارد. زيرا، در اين حالت اختلاف پتانسيل درون و برون سلول کاهش میيابد. اگر محرک باعث کاهش پتانسيل غشا شود (برای مثال، تا 85- يا کمتر) گفته میشودسلول در حالت هايپرپلاريزه (قطبيت زياد) قراردارد. زيرا، در اين حالت بر اختلاف پتانسيل درون و برون سلول افزوده میشود.
پتانسيل عمل
از آنجا که دو لايه لپيدی غشا نسبت به بيشتر يونهای نفوذپذيری بسيار اندکی دارد، آنها از طريق مجاری ويژهای از خلال غشا میگذرند. اين مجاری ماهيت پروتئينی دارند. نفوذ پذيری غشا به Na + ، K + و ديگر يونهای معدنی به وسيله بخشی از اين مجاری به نام دريچه تنظيم میشوند. دريچههای مجاری غشا در شرايط ويژهای باز يا بسته میشوند. وقتی دريچه مجرايی بسته است، نفوذ پذيری غشا به آن يون پايين است و وقتی دريچه مجرايی باز میشود، نفوذ پذيی غشا به آن يون افزايش میيابد.
در غشای سلول عصبی دريچههای مجاری Na + و K + تحت تأثير پتانسيل غشاء باز يا بسته میشوند. از اينرو، اين مجاری را با عنوان مجاری حساس به ولتاژ معرفی میکنند. در پتانسيل آرامش ( mV 70-) دريچههای مجاری Na + بسته است. از اين رو، فقط مقدار بسيار اندکی Na + از اين مجاری نشت میکند. در اين حالت بعضی از مجاری K + باز هستند. بنابراين، سلول در حال استراحت به K + بيشتر از Na + نفوذپذير است. وقتی سلول دپلاريزه میشود، تغيير ولتاژ به باز يا بسته شدن بعضی از دريچهها می انجامد . در نتيجه غلظت يونها ی درون و برون سلول تغيير میکند.
|
وقتی غلظت يونها در دو طرف غشای سولو عصبی در تعادل است مجاری حساس به ولتاژ بسته اند.
|
|
وقتی يون های اضافی تعادل را بر هم میزنند، مجاری حساس به ولتاژ باز میشوند و يونها از خلال آنها عبور میکنند.
|
وقتی محرکی که باعث دِپلاريزه شدن غشای سلول عصبی میشود، بر آن اثر میگذارد، دريچههای مجاری Na + باز میشوند. در نتيجه، يونهای سديم به درون سلول سرازير میشوند. به اين ترتيب، پتانسيل غشا کاهش میيابد و سلول دپلاريزه میشود. دپلاريزه شدن سلول که در واقع نوعی تغيير ولتاژ است باعث باز شدن مجاری K + و خروج اين يون از سلول میشود. وقتی که خروج يونهای پتاسيم افزايش يافت، همگام با تغيير ولتاژ دريچههای مجاری Na + بسته میشوند. در نهايت بيشتر مجاری K + نيز بسته میشوند و فقط بعضی از آنها باز میمانند. به اين ترتيب سلول دوباره به حالت آرامش خود باز میگردد. البته، پمپ Na + / K + نيز در اين بازگشت موثر است. يکی از ويژگيهای اين پمپ اين است که هرگاه غلظت يونهای سديم درون سلول زياد شود، سرعت فعاليت آن به شدت افزايش میيابد.
تغيير نفوذ پذيری غشاء به Na + و K + که باعث تغيير پتانسيل غشاء میشود، واقعهای را میسازد که پتانسيل عمل يا تکانه عصبی نام دارد. به عبارت ديگر، پتانسيل عمل تغيير ولتاژ غشا است که تحت تاثير محرک رخ میدهد.
پتانسيل عمل با ورود سديم به سلول عصبی و خروج پتاسيم از آن شکل میگيرد. ورود سديم به دپلاريزه شدن و خروج پتاسيم به پلاريزه شدن مجدد میانجامد
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
جنبه هاي زيادي از رشد ونمو(از جمله گلدهي)بستگي به تغييرات طول روز وشب داردو در فصول مختلف طول روز و شب متفاوت مي باشد.پاسخ يك گياه به طول روز و شب را فتو پريوديسم(نور دور گي )گويند . يك طول شب بحراني وجود دارد كه اگر طول شب از اين حد بحراني كمتر شود يك دوره روز بلندLDP(شب كوتاه) بوجود مي آيد و اگر طول شب بلند تر از اين شب بحراني باشد يك دوره روز كوتاهSDP(شب بلند) بوجود مي ايد.شب بحراني در مورد بعضي گياهان 5/7 ساعت و در مورد بعضي گياهان 15 ساعت مي باشد(براي گياهان روز بلندLDP7/5-LDP15و براي گياهان روز كوتاه SDP7/5-SDP15).در همه گیاهان دقيقا اگر طول شب به اندازه شب بحراني گرددتنها 50% گياهان آن نوع گل مي دهند.در گیاهان شب بلنداگر طول شب بیشتر از شب بحرانی باشد بیش از ۵۰٪ گیاهان گل می دهند و اگر طول شب کمتر از شب بحرانی باشد کمتر از ۵۰٪ گیاهان گل می دهند(اواخر تابستان و یا در طول پائیز گل می دهند). در گیاهان شب کوتاه اگر طول شب کمتر از شب بحرانی باشد بیش از ۵۰ ٪گیاهان گل می دهند و اگر طول شب بیشتر از شب بحرانی باشد کمتر از ۵۰٪ گیاهان گل می دهند(اواخر بهار و یا اوائل تابستان گل می دهند).(LDP=long day periodوSDP=short day period)
سوال: شب یک گیاه روز بلند را در تابستان بشکنیم و شب یک گیاه روز کوتاه را د رتابستان بشکنیم چه اتفاقی می افتد؟با توجه به مطالب فوق می توان گفت که در حقیقت طول شب تعیین کننده است نه طول روز و استفاده از فلاش نور برای شکستن شب بلند به کار میرود و مانع گل دهی گیاهان شب بلند(روز کوتاه )و باعث گل دهی گیاهان شب کوتاه(روز بلند)می گردد.گیاه روز بلند(شب کوتاه)در تابستان گل میدهند که شب کوتاه است و فلاش نور شب را کوتاه تر می کند و درصد گل دهی را می تواند افزایش دهد .گیاه روز کوتاه (شب بلند)در تابستان گل نمی دهد یا درصد گل دهی کمی دارند که شب کوتاه است و شکستن شب میزان گل دهی را می تواند کاهش دهد.(البته اوائل تابستان باشد و یا اواخر تابستان متفاوت است).
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
پوشش سلولی:
پوشش سلولی ممکن است به صورت غشای سلول و دیواره سلول و در صورت وجود، غشای خارجی به همراه آن ها تعریف شود. دیواره سلولی شامل لایه پپتایدوگلایکان و ساختارهای متصل به آن می شود. اغلب پوشش های سلولی باکتریایی به دو گروه تقسیم می شوند: گرم مثبت و گرم منفی.
این تقسیم بندی بر اساس خصوصیات پوشش در رنگ آمیزی گرم می باشد که نشان دهنده تفاوت های ساختاری مهم بین این دو گروه می باشد. انواع دیگر دیواره سلولی هم در تعداد کمی از گونه های باکتریایی یافت شده اند (نه گرم مثبتند و نه گرم منفی(.
پپتایدوگلایکان، یک ماکرو مولکول بسیار بزرگ پاکتی شکل با اتصالات متقاطع فراوان است که غشای باکتری را احاطه می کند و موجب استحکام و سختی دیواره می شود.
پپتایدوگلایکان شامل اسکلت گلایکان (پلی ساکارید) است که حاوی N-استیل گلوکزامین و زنجیره های جانبی پپتیدی حاوی آمینواسیدهای D و L و در بعضی موارد دی آمینوپایملیک اسید می باشند. زنجیره های جانبی به پل های پپتیدی متصل هستند. این پل ها دارای تنوع ساختمانی در میان گونه های باکتری ها هستند. مورامیک اسید،آمینو اسیدهای نوع D و دی پایملیک اسید توسط پستانداران سنتز نمی شود. پپتایدوگلایکان در همه باکتری ها به جز کلامیدیا و مایکوپلاسما وجود دارد.
پوشش سلولی باکتری های گرم مثبت:
شامل تیکوئیک اسید (پلیمر ریبیتول یا گلیسرول حاوی فسفر) و یا تیکورونیک اسید(پلی ساکاریدهای حاوی گلوکورونیک اسید) می باشد که به شکل کووالان به پپتایدوگلایکان متصلند. عقیده بر این است که این مولکول های دارای بار منفی، در حفظ یون های فلزی نقش دارند.
تیکوئیک اسید، هم چنین می تواند آنزیم های اتولیتیک را به جایگاه هدفشان برای هضم پپتایدوگلایکان هدایت کند (اتولیز) که یکی ار مراحل بیو سنتز دیواره سلولی است. در بعضی موارد نیز پلی ساکاریدهای خنثی وجود دارند. لیپو تیکوئیک اسید، در بسیاری از باکتری ها با غشای سلولی مرتبط است. در موارد دیگر، فیمبریه در خارج سلول شکل می گیرد.
پوشش سلولی باکتری های گرم منفی:
حاوی لیپوپروتئین براون که به صورت کووالان به پپتایدوگلایکان متصل است و هم چنین به غشای خارجی نیز متصل است. مثل دیگر غشاها،غشای خارجی حاوی پروتئینها و پلی ساکاریدها می باشد. اما برخلاف بقیه غشاها، حاوی مولکول های اضافی می باشد (لیپوپلی ساکارید). لیپوساکاریدها موجب ایجاد سد نفوذپذیری به مواد هیدروفوب می شوند.
لیپو پلی ساکارید پامل سه بخش است:آنتی ژن خارجی O،هسته مرکزی و لیپید A در داخل.
هسته مرکزی حاوی چند مولکول قندی است که در طبیعت دیده نمی شود و لیپید A حاوی اسیدهای چرب بتا هیدروکسی است (غیرمعمول در طبیعت). این مولکول دارای فعالیت اندوتوکسیک است. پورین ها در غشای خارجی به ایجاد کانال جهت عبور مواد غذایی کوچک هیدروفیل (مثل قندها) از غشای خارجی کمک می کنند.
باکتری های اسید فست و باکتری های مرتبط (مایکو باکتریا، نوکاردیا و کورینه باکتریا (:
پوشش سلولی این ارگانیسم ها به میزان قابل توجهی پیچیده تر از سایر باکتری هاست. مایکولیک اسید (اسیدهای چرب طویل و شاخه دار) به طور کووالان از طریق یک پلی ساکارید به پپتایدوگلایکان متصل است. دیگر ترکیبات حاوی مایکولیک اسید و لیپیدهای پیچیده دیگر، یک لایه غشایی مومی شکل ضخیم را در خارج از لایه پپتایدوگلایکان تشکیل می دهند.
سنتز ماکرومولکولهای پوشش سلول باکتری:
پپتایدوگلایکان: زیر واحد پیش ساز (مورامیل پنتا پپتید متصل به یوریدین دی فسفاتUDP)در سیتوپلاسم سنتز می شود و به غشای سلول منتقل می شود.
این زیر واحد به شکل آنزیمی از نوکلئوتید به یک ناقل لیپیدی (آندکارپنول/باکتوپرنول) منتقل می شود و به شکل زیر واحد کامل(دی ساکارید پنتا پپتید به همراه پل پپتیدی متصل به آن) ساخته می شود. سپس، زیرواحدهای کامل شده به دیواره سلولی صادر می شوند. پس از رها شدن منومر، آندکاپرنول درون غشا منتشر شده و مصرف می شود.
اسکلت گلایکان دیواره سلولی به شکل آنزیمی شکسته شده (توسط اتولیزین ها) تا امکان ورود زیر واحدهای تازه ساخته شده بوجود بیاید.
اگر این آنزیم ها بیش از حد فعال شوند، دیواره سلولی تجزیه می شود و فشار اسمزی بالای سلول موجب ترکیدن غشای سیتوپلاسمی و مرگ سلول (اتولیز) می شود.
اتصال متقاطع زنجیره جانبی پپتیدی زیر واحد وارد شده به زنجیره موجود به صورت آنزیمی صورت می گیرد (پروتئین های متصل شونده به پنی سیلین). هم چنین زیر واحدهای کامل شده تیکوئیک و یا تیکورونیک اسید هم قبل از انتقال و ورود به دیواره سلولی در غشای سلولی سنتز می شوند.
لیپوپلی ساکارید:
لیپید A در داخل غشای سلولی قرارگرفته و قندهای مرکزی به ترتیب به آن متصلند. زیر واحدهای آنتی ژن O به طور مستقل ساخته می شوند (روی یک حامل لیپیدی). سپس ، آنتی ژن O کاملا ساخته شده قبل از ورود به غشای خارجی به مجموعه لیپیدA- قند مرکزی در غشای سلولی متصل می شود.
اندوسپور:
این سلول های باکتریایی گرم مثبت تغییر یافته، دارای پوشش سلولی غیر معمول هستند که شامل یک غشای سلولی و یک غشای خارجی می باشد. لایه پپتایدوگلایکان در این حالت، اتصالات متقاطع کمتری دارد و حاوی شکل دهیدراته مورامیک اسید است. پپتایدوگلایکان اسپور با نام کورتکس مطرح می شود که بین دو غشا قرار دارد. پوششی حاوی مقدار زیادی کراتین با اتصالات متقاطع فراوان در قسمت خارجی سلول وجود دارد. اسپور باکتریایی به دلیل داشتن این پوشش، فوق العاده به عوامل شیمیایی مقاوم است.
به طور طبیعی در تقسیم سلول باکتری، همزمان با تقسیم شدن سلول دیواره ای شکل می گیرد که سلول مادر را به دو سلول دختری هم اندازه تقسیم می کند. در زمان تشکیل اسپور، تقسیم سلول به شکل نا مساوی صورت می گیرد و سلول مادری بزرگتر، سلول دختری را می پوشاند. غشای سلولی سلول دختری ، غشای داخلی اسپور را تشکیل می دهد و غشای سلولی سلول مادری ، غشای خارجی اسپور را تشکیل می دهد
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
حلقه هاي سالانه
درمقطع ساقه هاي چوبي گياهان دولپه اي ومخروط داران ونيز گياهان ساكن مناطق معتدل،حلقه هاي رشد ديده مي شود اين حلقه ها در مقطع ساقه تك لپه اي ها(خرما ونارگيل)وگياهاني كه در مناطق گرمسير مي رويند(بعلت ادامه رشد در طول سال) ديده نمي شوند .
در اين گياهان سال به سال به علت زياد شدن آوند ها قطر ساقه زيادتر مي شود.
به طوري كه با برش ساقه گياه حلقه هاي متحدالمركزي ديده مي شود كه به آنها حلقه هاي رشد سالانه مي گويند.(لايه هاي ضخيم چوب پسين يا چوب اغلب حلقه اي شكل هستند)با برش حلقه هاي عرضي و مشاهده ي رشد سالانه گياه مي توان به شرايط گذشته زندگي گياه پي برد (حلقه های سالانه نه تنها سن درخت را نشان می دهند بلکه آنها می توانند شرایط محیطی و اقلیمی را که گیاه در طول زندگی خود گذرانیده است به ما بازگو نمایند . )
حلقه هاي سالانه در واقع آوند هاي چوبي از كار افتاده ي مربوط به سال هاي قبل اند اگر با ذره بين به مقطع صيقل شده ي يك ساقه ي چند ساله نگاه كنيم دهانه ي آوند ها را به صورت لانه ي زنبور مشاهده خواهيم كرد .هر حلقه كه نتيجه ي فعاليت يك سال كامبيوم است، از دوقسمت تيره وروشن تشكيل شده است در قسمت هاي روشن ، آوند ها بازتر بوده وآب واملاح بيش تري را منتقل مي كرده انديعني دراين قسمت هاياخته ها بزرگتر وديواره آن ها نازكتر است(در بهار) در قسمت هاي تيره، دهانه ي آوند ها كوچك تر است وآوند ها به صورت فشرده به هم قرار دارند(درتابستان و پاييز)
نكته: هر سال تنها یک حلقه رشد می کند
سن درخت را مي توان با شمارش حلقه ها در سطح مقطع تنه درخت(در نزديكي خاك)تعيين كرد.وقوع حلقه هاي رشد كاذب موجب مي شود كه سن درخت زيادتر تخمين زده شود.ازجمله عوامل مسئول در توليد حلقه هاي كاذب خشكي وبي برگ شدن گياه بوسيله حشرات است.
ضخامت حلقه ها معمولا مساوي نيست وبستگي به عوامل محيطي مانند نور،دما،باران ،رطوبت،خاك فطول فصل رويش ورقابت دارد .بديهي است هرچه فعاليت گياه در طول يك سال بيش ترباشد،قطر حلقه هاي مربوط به آن سال هم بيش تر خواهد بود.
برای تعیین سن درخت ، نیاز به بریدن آن نیست . گیاه شناسان و جنگل بانان از دستگاههای سوراخ کننده ای برای این منظور استفاده می کنند . در این شیوه یک قطعه میله ای شکل از چوب درخت را عمود بر تنه آن برمی دارند . حلقه های سالانه سپس در این قطعه چوب شمارش می شود . سوراخ کوچک باقیمانده روی تنه درخت را پس از آن با مواد ضدعفونی کننده پرمی کنند تا از ورود بیماری به آن جلوگیری شده و به درخت آسیبی وارد نشود .
حلقه هاي ساقه گياه دوساله چوبي(ازداخل به خارج)
پارانشيم مغزي - چوب نخستين- چوب سال اول- چوب سال دوم- كامبيوم آوندي- آبكش سال دوم- آبكش سال اول- آبكش نخستين- پوست - كامبيوم چوب پنبه ساز- چوب پنبه
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
ويژگي گياهان تك لپه :
1) ريشه افشان دارند
2) برگ دراز و باريك و رگ برگ موازي دارند.
3) برگ ها توسط غلاف به ساقه اتصال دارد.
4) دانه يك قسمتي است.
5) اجزي گل مضربي از 3 است.
6) آوندهاي چوبي و آبكش در برش ساقه نظم خاصي ندارند.
ويژگي هاي گياهان دو لپه:
1) ريشه راست دارند.
2) برگها اغلب پهن و رگ برگ ها منشعب است.
3) هر برگ توسط دم برگ به ساقه اتصال دارد.
4) دانه دو قسمتي است.
5) اجزاي گل مضربي از 2 يا 5 است.
6) آوندهاي چوبي و آبكش در برش عرضي ساقه روي دايره محيطيه قرار دارند.
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
رشد در گیاهان بر خلاف جانوران ، بطور یکنواخت اتفاق نمیافتد. زیرا در گیاهان رشد به مناطق خاصی محدود میشود. در گیاهان دو نوع رشد ، تحت عنوان رشد اولیه و رشد ثانویه تشخیص داده شده است. رشد اولیه در انتهای اندامهای هوایی یا ریشهها و در زواید جانبی مانند برگها و جوانهها رخ میدهد. از آنجا که رشد اولیه در نوک ریشهها و اندامهای هوایی اتفاق میافتد، گیاهان میتوانند دارای رشد نامحدود باشند.
در برخی از گیاهان مانند ذرت و آفتابگردان ، گلدهی پس از تولید تعداد مشخصی برگ صورت میگیرد و پس از گلدهی رشد رویشی متوقف میشود. در بیشتر گیاهان بجز تک لپهایهای درختی ، رشد اولیه ضرورتا معادل رشد طولی است. ساقهها و ریشه در بسیاری از گیاهان دارای رشد قطری نیز میباشند که به این افزایش قطر ، رشد ثانویه اطلاق میشود. رشد ثانویه در ناحیهای رخ میدهد که رشد طولی متوقف شده باشد.
بافت مریستمی
رشد طولی دارای مناطقی است که سلولها در حال رشد سریع هستند. این بافتهای دائما زایا ، مریستم نامیده میشوند. سلولهای بافتهای مریستمی دارای دیواره نازک ، هسته بزرگ و در اکثر موارد واکوئلها کوچک هستند. مریستمهای انتهایی در انتهایی ریشهها و اندامهای هوایی وجود دارند و منجر به افزایش رشد اولیه و یا رشد طولی میشوند. همه سلولهای مریستمی دارای قدرت تکثیر هستند و پس از تکثیر میتوانند رشد کرده، تمایز یافته، با تغییر شکل ، بافتهای مختلف را بوجود آورند.
ریشههای اولیه را میتوان به 4 منطقه تقسیم بندی نمود
ریشهها معمولا اولین اندامی هستند که طی جوانه زنی بذر پدیدار میشوند. معمولا ریشه به 4 منطقه تقسیم میشود که عبارتند از: کلاهک ریشه ، مریستم انتهایی ، منطقه طویل شدن و منطقه تارهای کشنده یا منطقه بلوغ. البته بجز کلاهک ریشه ، مرز این مناطق تا حد زیادی با یکدیگر همپوشانی دارد. سلولهای مریستم انتهایی همزمان با اینکه تقسیم میشوند، توسعه مییابند و بنابراین در منطقه طویل شدن قرار میگیرند. بسیاری از سلولهای واقع در منطقه طویل شدن در حال تمایز یافتن هستند و سلولهای خاصی مانند تارهای کشنده در منطقه بلوغ طویل میشوند.
کلاهک ریشه
سلولهای کلاهک ریشه از یک مریستم خاص کلاهک ریشه بوجود میآیند و سلولهای قدیمیتر به تدریج به طرف نوک ریشه منتقل میشوند. همینطور که سلولهای کلاهک بالغ میشوند، عمل تمایز نیز در آنها صورت میگیرد. و هنگامی که کاملا تمایز یافتند نسبت به نیروی جاذبه زمین حساس میشوند و کلاهک ریشه غالبا باعث حفاظت مریستم انتهایی از صدمات مکانیکی میشود.
مریستم انتهایی
تقسیمات سلولی انجام شده در مریستم انتهایی ، منشا همه سلولهای ریشه است. هیچگونه زایده جانبی نزدیک منطقه انتهایی ریشه تشکیل نمیشود. سلولهای مریستم انتهایی کوچک و تقریبا مکعبی شکل هستند. این سلولها تا مدتی تقسیم میشوند.
منطقه طویل شدن
این منطقه ، محلی است که رشد ریشه سریع است و سلولها ضمن اینکه توسعه مییابند دائما تقسیم میشوند.
منطقه بلوغ
پس از اینکه تقسیم و طویل شدن سلولها متوقف شد، سلولها بالغ شده، و ستونی از انواع مختلف سلول را تشکیل میدهند. گسترش ریشههای فرعی در این منطقه ، شاخص خوبی برای نشان دادن پایان منطقه طویل شدن است. در منطقه بلوغ ، استوانه مرکزی بافت آوندی ، پس از تشکیل توسط آندودرم احاطه میشود و خود این لایه توسط لایهای از سلولهای پوست محصور میگردد.
رشد طولی ساقه
رشد ساقه نیز مانند رشد ریشه ، حاصل تولید مثل سلولهای مریستم انتهایی است. سلولهایی که در ورای این مریستم تولید میشوند، ابتدا طویل شده و نوک ریشه در حال رشد را به سمت بالا میرانند و آنگاه به شکل بافتهای متحدالمرکز ساقه کامل ، تمایز مییابند. مریستم راس ساقه بوسیله کلاهکی از سلولها پوشانده نشده است، اما از جهات دیگر ، بافتهای ریشه و ساقه بهم شباهت دارند. ساقه از نمو جوانه انتهایی و شاخهها از نمو جوانههای جانبی یا نابجا بوجود میآیِند. منطقه رشد طولی که زیر انتهایی است و با عدم تساوی طول میانگرهها قابل تشخیص است. رشد ساقه با رشد میانگرهها تکمیل میگردد.
رشد برگ
برگها از تولید مثل سلولهایی که در پهلوهای مریستم انتهایی ساقه جای دارند، حاصل میآیند. سلولهای این قسمت ، سریعتر از سلولهای اطراف خود تقسیم میشوند و زایده های کوچک انگشت مانندی به نام جوانه انتهایی برگ را پدید میآورند. این ساختارهای جنینی تدریجا رشد میکنند و به برگهای کامل تبدیل میشوند. نوک ساقهها معمولا دارای تعدادی جوانه اولیه برگ است که فاصلههای میان گرهی بسیار کوتاهی آنها را از همدیگر جدا میسازند.
بیشتر رشد طولی ساقه به علت طویل شدن سلولهایی صورت میگیرد که همین فاصلههای میان گرهی را تشکیل میدهند. اما جوانههای اولیه برگی که فاصله کوتاه میان گرهی را در راس ساقه از هم جدا میکنند، قبل از آنکه طویل شوند در اطراف مریستم انتهایی تجمع مییابند و مجموعهای به نام جوانه انتهایی را میسازند. با آغاز رشد جوانه اولیه برگ ، سلولهای قاعده آن دمبرگ و بقیه سلولها پهنک و در برخی گیاهان گوشوارک را بوجود میآورند.
رشد شاخه ها
پیش از کامل شدن تمایز برگ ، جوانه نوع دومی معمولا در زاویه میان ساقه و دمبرگ رشد میکند. این جوانههای مولد شاخه نظیر همان ساختمان جوانههای انتهایی را دارند و میتوانند مبدل به شاخه شوند. جوانههای مولد شاخه اغلب به سرعت رشد نمیکنند. پارهای از آنها به مدت چندین سال در حال زندگی نهفته میمانند. در فصل زمستان ، جوانههای مولد شاخه غیر فعال ، درست در بالای مناطق مدور و کوچکی که محل اتصال برگها در فصل رشد گذشته بودهاند، مشاهده میشوند. به این نقاط ، اثر برگ گفته میشود.
اثر هورمون اکسین بر رشد طولی گیاهان هورمون اکسین عامل مهم گسترش سلول است. رشد پهنک برگ دو لپهایها تحت تاثیر اکسین ، کاهش دارد. بر عکس پهنک برگ تک لپهایها ، دمبرگ و غلاف برگ دو لپهایها تحت تاثیر اکسین رشد میکنند. رشد طولی ساقه تحت تاثیر اکسین زیاد ، افزایش مییابد. رشد طولی ریشهها بوسیله اکسین زیاد ، کاهش مییابد اما ریشهزایی افزایش مییابد.
اثر هورمون جیبرلین بر رشد طولی گیاهان افزایش میان گرههای ساقه توسط هورمون جیبرلین آندروژن ، باعث ایجاد قد طبیعی در گیاهان میشود. در ارقام کوتوله گیاهان ، اعمال جیبرلین اگزوژن باعث تحریک رشد و رسیدن ارتفاع آن به حالت طبیعی میشود. مطالعات درباره ژنهای متعددی که جهش در آنها عامل کوتولگی است و در بیوسنتز جیبرلین دخالت دارند، انجام شده است.
اثر هورمون اسید آبسیزیک بر رشد طولی گیاهان
این هورمون باعث کاهش رشد اندام هوایی میشود و سطح برگها نیز کاهش مییابد که به تحمل گیاه در شرایط تنش خشکی کمک میکند.
|
|
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
ژیپس ( گچ )
(فلوئوریت و کلسیت)
(مس)
(توپاز آبی)
(پیریت)
(آزوریت)
(آراگونیت و کلسیت)
گانیت
|
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 640x480 and weights 110KB. |
|
This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 506x450 and weights 38KB. |
Ilvaite
Azurite with Malachite
Inesite
Orthoclase with Chlorite
Apatite-(CaF) with Schorl
Quartz
Cerussite
Azurite with Cerussite
Elbaite
Amethyst
Chalcedony
Agate
Carnelian
Heliotrope (bloodstone)
Citrine
Smoky quartz
Rose quartz
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
یاقوت یکی از کانیهای سنگهای آذرین، است که بعد از الماس سختترین کانیها محسوب میشود.
یاقوت در رنگهای سرخ و آبی و زرد در دسترس میباشد. در خرافات نشانه قدرت است.
یاقوت سرخ نامش از قرمز گرفته شده ، کروندوم جواهری با کیفیت ، یکی از بهترین سنگهای جواهر است که در جواهر سازی بکار میرود. یاقوت ها به رنگ های مختلف قرمز می توانند باشند، از صورتی تا جگری (زرشکی) یا قرمز قهوه ای پررنگ که بستگی به مقدار آهن و کرومیوم سنگ دارد. تکرار بلورهای مرکب کانی متساعد برای انکسار
می سازند. در استحکام و عدم شکنندگی یاقوت سرخ اولین و از نظر سختی دومین بعد از الماس است. بلورهای منشور 3 وجهی با انتهای مخروطی یا مسطح هستند. هم زمان با رشد بلورها و بسته به شرایط زمین شناختی و کانی های موجود لایه های جدیدی تشکیل می شود و تنوع رنگ ها به نام منطقه بندی رخ می دهد.
كوارتز (sio2)در حالت عادي بي رنگ است .كه به آن در كوهي گفته مي شود. در صورت وجود نا خالصي يه رنگ هاي شيري،قرمز،بنفش. . . . ديده مي شود.
عقيق كوارتز قرمز رنگ است و آمتيست كوارتز بنفش رنگ است
از كوارتز در جواهر سازي ، شيشه سازي ، تهيه كاغذ سمباده ،...... استفاده مي شود
آمتيست نوعي كوارتز است كه بخاطر ناخالصي منگنز چنين رنگ زيبايي پيدا مي كند.
این کانی(الیوین) سبز زیتونی با جلای شیشه ای و فاقد رخ است.جزء کانی حرارت بالاست در مجاورت آبهای گرم به سرپانتین و سپس به تالک تیدیل می شود
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
نمونه سؤالات امتحانات نهايي فصل اول
1-اينتر فرون چيست ؟ چه عملي انجام ميدهد؟(1-دي 81)
2-پلاسموسيتها چگونه بوجود مي آيند ودر مبارزه با ميكروبها چه نقشي دارند؟(1-دي81)
3- چرا پاسخ ايمني هومورال ،در برخورد مجدد با يك آنتي ژن خاص شديدتر است؟(1-شهريور82)
4-انواع روشهاي دفاع غير اختصاصي، در بي مهره گان را، نام ببريد.(1-شهريور82)
5-لنفوسيتها از چه سلولهايي منشاء ميگيرندودر چه نوع دفاعي نقش دارند؟(0.5- خرداد82)
6-جاي خالي جملات زير را با كلمات مناسب پر كنيد(0.5-خرداد 82)
الف- ماستوسيتهاي موجود در بافتها ، مشابه……………موجود در خون هستند.
ب-عامل مولد بيماري ايدز………..است.
7- جمله صحيح را مشخص كنيد:( 0.25-خرداد82)
الف- واكسن ايمني فعال ايجاد ميكند، زيرا دستگاه ايمني تحريك ميشود ودر مقابله باميكروب ،پادتن و سلول خاطره اي را بوجود مي آورد.
ب- اغلب آنتي ژنها مولكولهاي پروتئيني يا ليپيدي هستند كه در سطح باكتريها و ويروسها قرار دارند.
ج- در دفاع اختصاصي گروهي از گلبولهاي سفيد به نام لنفوسيتها و نوتروفيل ها وجود دارند.
د-پروتئين هاي مكمل در برخورد با ميكروب غير فعال شده وساختارهاي حلقه مانندي ايجاد ميكنند كه موجب ايجاد منافذي در غشاء شده و باعث نشت مواد
درون سلول به خارج و سرانجام مرگ مي شود.
8- دو روش غير فعال شدن آنتي ژنها توسط پادتنها را توضيح دهيد؟(0.75-خرداد 82)
9- تيموس در كدام قسمت بدن واقع شده و چه نقشي در سيستم ايمني دارد؟(0.5-خرداد 81)
10-به پرسشهاي زير پاسخ دهيد:
الف- چرا يك روش دفاع در برابر ميكروبها را روش غير اختصاصي ناميده اند؟(0.5خرداد 81ودي ماه83)
ب- كدام گروه از گلبولهاي سفيددر دفاع اختصاصي نقش دارند؟(0.5-خرداد 81و دي ماه83)
11- ماستوسيتها به كدام سلولهاي خوني شباهت دارندو چه ماده اي ترشح ميكنند؟(0.5-خرداد 81)
12- سلولها ي Tكشنده باتوليد كدام پروتئين، منافذي درسلولهاي سرطاني بوجودمي آورند وموجب مرگ آنها ميشوند؟(0.25-مرداد 82)
13-طي مراحل بروز آلرژي، پادتن هاي موجود در سطح ماستوسيتها، توسط كدام سلولها ساخته ميشوند؟(0.25-مرداد 82)
14- اينتر فرون را كدام سلولها ميسازند؟ اين ماده چگونه موجب مقاومت سلولهاي سالم در برابر ويروسها ميشود؟(0.5-مرداد 82)
15-دو نوع ماده ذكر كنيد كه در گياهان فعاليت ضد ميكروبي دارند؟(0.5-مرداد 82)
16-فاگوسيتها شامل كدام سلولها ميباشند؟(0.5-مرداد 82)
17- در بيماري اسكلرز متعدد(MS) به چه علت فعاليت سلولهاي عصبي اختلال پيدا مي كند؟(0.5-شهريور 81)
18- روشهاي اصلي انتقال بيماري ايدز را بنويسيد؟(0.75-شهريور 81)
19- پادتن ها به چه روشي آنتي ژنها را غير فعال ميكنند .توضيح دهيد.(0.75-شهريور 81)
20- الف- التهاب را تعريف كنيد؟ ب- نحوه عمل پروتئين هاي مكمل در برخورد با ميكروب را بنويسيد؟( 1-شهريور 81)
21- به پرسشهاي زير پاسخ دهيد؟( 1- شهريور 81)
الف-ايمني فعال از چه راههايي در بدن بوجود ميآيد؟
ب- علت پس زدن عضو پيوند شده چيست؟
22 -الف- چرا دفاع غير اختصاصي به اين نام خوانده ميشود؟
ب-پروتئين هاي مكمل چگونه عمل ميكنند؟{ا-دي ماه 80)
23- الف- در ايمني هومورال كدام لنفوسيت شركت دارد؟
ب- اينتر فرون چيست؟
ج- ايمني فعال را تعريف كنيد. (1-ديماه 80)
24- مراحل بروز آلرژي ،كه با توجه به شكل نامگذاري شده را نام ببريد.(1-دي ماه 82و83)
25- الف- چرا يك روش دفاع در برابر ميكروب ها را دفاع اختصاصي ناميده اند؟(0.5-دي ماه 82)
ب- كدام گروه از گلبولهاي سفيد در دفاع غيراختصاصي نقش دارند؟ (0.5-دي ماه 83)
26- دفاع اختصاصي در مورد ميكروبهاي مختلف چگونه عمل مي كند؟(0.5-خرداد 83)
27- چرا اشك و بزاق خاصيت ضد عفوني كننده دارند؟(0.5- خرداد 83)
28- محل تكامل لنفوسيتهاي نابلغ در بدن ، چه مناطقي است؟(0.5- خرداد 83)
29- نمونه هايي از دفاع غير اختصاصي ، در اسفنج ها ونرم تنان را بنويسيد.(0.5-خرداد 83)
30- با كلمات مناسب جاهاي خالي را پر كنيد؟( 1- شهريور 83)
الف- اولين دفاع بدن در برابر هجوم ميكروب، از نوع………. است.
ب- بدنبال خراش و بريدگي ، نوعي پاسخ موضعي ايجاد مي شودكه به آن ………..مي گوييم.
ج- نشانه مبارزه بدن در برابر عوامل بيماريزا ……….ميباشد.
د-در بافتهاي آسيب ديده ، مايعي به نام ………. به وجود مي آيد.
31- در فرايند التهاب ، هيستامين از كجا ترشح مي شود و چه نقشي دارد؟( 0.5-شهريور 83)
32- دو نوع از پروتئين هاي خون را نام ببريد كه يكي در دفاع اختصاصي و ديگري در دفاع غير اختصاصي نقش داشته باشد.(0.5-شهريور 83)
فصل دوم
1-چرا در حالت استراحت نرون ، داخل سلول در مقايسه با خارج سلول منفي تر است؟(0.5-شهريور 83)
2-اگر به مخچه صدمه وارد شودفرد دچار چه مشكلاتي مي شود؟(0.5-شهريور 83)
3-با توجه به شكل مقابل بخشهاي شماره گذاري شده را نام گذاري كنيد. (0.75 – شهريور 83)
(شکل نرون)
4-موادي را كه از سد خوني-مغزي عبور مي كنند ، نام ببريد.( 0.5-خرداد83)
5-فضاي سيناپسي را تعريف كنيد؟(0.5-خرداد83)
6-انعكاس چيست وچه اهميتي براي موجود زنده دارد؟(1-خرداد83)
7- ساختمان دستگاه عصبي در پلاناريا را بنويسيد. (1- دي ماه 82)
8- در انعكاس زردپي زير زانو ،نتيجه تحريك نرون حسي و وارد شدن پيام عصبي به نخاع را توضيح دهيد. (1- دي ماه 82)
9-الف- انعكاس را تعريف كنيد.
ب- سخت شامه از كدام بافت تشكيل شده است؟
ج- بخش حركتي دستگاه عصبي محيطي ، از دو دستگاه تشكيل شده است، آنها را نام ببريد. (1- دي ماه 82)
10- الف- پتانسيل عمل را در نرون تعريف كنيد.
ب- با ذكر يك انتقال دهنده عصبي اثر آن را بر پس سيناپس بنويسيد. (1- دي ماه 82)
11-به طور معمول غلظت يون هاي سديم و پتاسيم در داخل و خارج نرون چگونه است؟(0.5- دي ماه 81)
12- مركز عصبي تنظيم هر يك از موارد زير، در كدام بخش مغز قرار دارد. (0.5- دي ماه 81) الف- ضربان قلب ب- گرسنگي
13- چه عاملي باعث شده است تا سد خوني- مغزي در دستگاه عصبي پستانداران بوجود آيد.و وجود آن چه اهميتي دارد؟ (1- دي ماه 81)
14-هريك از اصطلاحات زير را تعريف كنيد؟(1- شهريور 82) الف- اعصاب حركتي ب- جسم پينه اي
15-نقش هر يك از نيمكره هاي راست و چپ مخ را بنويسيد. (1- شهريور 82)
16- چرا لوب هاي بويايي ماهي ، در مقايسه با لوبهاي بويايي مغز انسان بزرگتر است؟(0.5-خرداد 82)
17- چهار بخش مغز را كه در هنگام تشريح ، در سطح شكمي مغز مشاهده مي شوند را نام ببريد؟(1-خرداد 82)
18- الف- نرون پس سيناپسي را توضيح دهيد؟
ب- انتقال پيام عصبي از نرون پيش سيناپس به نرون پس سيناپس از چه طريق صورت مي گيرد؟(0.75-خرداد 81)
19- اجزاء بخش پاييني ساقه مغز را نام ببريد.(0.75- خرداد 81)
20- نقش مخچه چيست؟(0.5- خرداد 81)
21- در شكل روبرو كه منحني تغيير پتانسيل غشاء را هنگام ايجاد پتانسيل عمل
نشان ميدهد ،حروف (الف) و (ب) ، هر يك مربوط به باز شدن
كدام كانال هاي دريچه دار ميباشند؟ (0.5- مرداد82)
براي هر يك از فعاليت هاي آگاهانه و غير ارادي دستگاه عصبي پيكري يك نمونه مثال بزنيد؟(0.75- دي ماه 83)
23-با ذكر دليل بنويسيد شكل زير كدام يك از انواع نرون ها را نشان مي دهد؟(0.5- دي ماه 83)
24- در انعكاس زردپي زير زانو وظيفه نرون رابط چيست؟(0.75- دي ماه 83)
25-مواد مخدرعملكردي مشابه به كدام انتقال دهنده عصبي دارندوچگونه ازانتقال پيامهاي دردبه مغزجلوگيري مي كنند؟(0.5-مرداد 82)
26- اثر عصب پاراسمپاتيك را بر فشار خون و فعاليت هاي گوارشي بنويسيد؟(0.5 – مرداد 82)
27- دستگاه عصبي مركزي پلاناريا (از كرم هاي پهن)شامل چيست؟(0.5 –مرداد 82و شهريور 81)
28-نورون ها چه اعمالي انجام ميدهند؟(0.75 –نکات علمی
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
هواي باقيمانده، به مقدار هوايي گفته مي شود که در عميق ترين بازدم هم از ششها خارج نمي شود و در نتيجه، جزء ظرفيت حياتي نيست.
هواي مرده، بخشي از هواي دمي است که درون مجاري تنفسي را پر مي کند و به ششها وارد نمي شود.
به اين ترتيب، هواي باقيمانده در شش است و هواي مرده در مجاري تنفسي.
هواي باقيمانده در دم و بازدم شرکت نمي کند ولي هواي مرده در دم و بازدم شرکت مي کند.
هواي باقيمانده در تبادلات گازهاي تنفسي با خون شرکت مي کند ولي هواي مرده در تبادلات شرکت نمي کند.
مقدار هواي مرده در حالات مختلف تنفسي يک فرد ثابت و به اندازه حجم مجاري تنفسي فرد است که حدودا يک سوم هواي جاري است؛ يعني يک سوم 500 سي سي، نه يک سوم عمق دم.
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
گربه همانند انسان دارای دید دوچشمی بوده و اجسام را سه بعدی می بیند با این وجود , چشم گربه که برای ثبت حرکات طراحی شده است تفاوت های زیادی با چشم انسان ها دارد, مردمک چشم گربه برخلاف مردمک چشم ما , گرد نیست بلکه بیضوی شکل است . مردمک های بیضوی شکل نسبت به انواع گرد , خیلی سریعتر باز و بسته شده و موجب می شود که اندازه بزرگتری داشته باشد , به این دلیل یک گربه می تواند مردمک خود را به اندازه قرنیه اش ( تقریباً تا 90 % سطح چشم خود) باز کند پس موجب می شود که نور بیشتری وارد چشم شود . در چشم گربه بر خلاف چشم ما تعداد سلول های استوانه ای نسبت به سلول های مخروطی بسیار بیشتر است , بنابراین چشم گربه برای دیدن اجسام در تاریکی سازگاری بیشتری نسبت به چشم انسان ها دارد . این جانوران رنگ های ارغوانی , آبی , سبز و زرد را می بینند اما نسبت به رنگ قرمز , نارنجی و قهوه ای کوررنگ هستند گربه ها این رنگ ها را بصورت خاکستری می بینند .
نکته جالب درخشش چشم گربه ها در تاریکی است . در پشت شبکیه چشم گربه ها لایه ای از سلول های منعکس کننده نور وجود دارد که tapetum lucidum نامیده می شود این لایه ی آینه مانند , نور تابیده شده به شبکیه را منعکس می کند و موجب می شود که سلول های استوانه ای دو بار در معرض نور قرار گیرند , بنابراین در تاریکی بسیار بهتر از انسان ها می تواند ببینند . وجود این لایه به همراه داشتن مردمک بیضی شکل , موجب شده است که گربه ها فقط به یک ششم نوری که ما برای دیدن نیاز داریم به وضوح اجسام را ببینند , بطوریکه در یک شب نسبتاً ابری با تعدادی ستاره , نور لازم برای دیدن گربه فراهم می شود.
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
گل اندام تولید مثلی در گیاهان نهاندانه است .
یک گل کامل از چهار حلقه تشکیل شده است که عبارتند از:
کاسبرگ، گلبرگ، پرچم و مادگی .
پرچم اندام تولید مثل نر است وشامل دو بخش میله وبساک می باشد .مادگی اندام تولید مثل ماده است. واحد سازنده مادگی ،برچه نام دارد. هر برچه شامل کلاله ، خامه وتخمدان است . در هر بساک رسیده چهار کیسه گرده تشکیل می شود .
درون کیسه های گرده سلول های مادر میکروسپور دیپلوئیدباتقسیم میوزچهار میکروسپور هاپلوئید را به وجود می آورد . هسته میکروسپور باتقسیم میتوز دو هسته راایجاد کرده که تبدیل به دوسلول رویشی وزایشی می شوند . دانه گرده رسیده دارای دوپوسته خارجی وداخلی نیز می باشد که سلول های رویشی وزایشی رادربرمی گیرند. دانه گرده همان گامتوفیت نر است.
تخمک ها درون تخمدان تشکیل می شوند .تخمک نهاندانگان شامل دوپوسته، سفت وپارانشیم خورش است .
یکی از سلولهای پارانشیم خورش به نام سلول مادر مگاسپور که دیپلوئید است باتقسیم میوز چهار مگاسپور هاپلوئید را به وجود می آورد. سه تااز این سلول ها ازبین رفته، مگاسپور باقی مانده سه میتوز متوالی انجام داده به این ترتیب هشت هسته هاپلوئیدایجاد می شود. هر هسته به یک سلول تکامل می یابد. به این ترتیب کیسه رویانی که گامتوفیت ماده است درون تخمک تشکیل می شود .
در کیسه رویانی هفت سلول مشاهده می شود . سه سلول در قطب مجاور سفت قرار می گیرندکه یکی از آنها تخمزا ودوتای کناری سلول های سینرژید نام دارند.دروسط کیسه رویانی یک سلول درشت بادو هسته هاپلوئید ی به نام سلول دوهسته ای قراردارد. سه سلول دیگر که درقطب مقابل سفت قراردارند سلولهای آنتی پدال نامیده می شوند.
پس از گرده افشانی براثرفعالیت سلول رویشی لوله گرده تشکیل می شود. لوله گرده از سفت عبور کرده وارد تخمک می شود.
لوله گرده از سفت عبور کرده وارد تخمک می شود. سلول زایشی با تقسیم میتوز دو آنتروزوئید را به وجود می آورد.
آنتروزوئید اول باتخمزا لقاح می یابدوسلول تخم دیپلوئیدرابه وجود می آورد.آنتروزوئید دیگر باسلول دوهسته ای لقاح می یابدوسلول تریپلوئیدرابه وجودمی آورد. این نوع لقاح را لقاح مضاعف می گویند. لقاح مضاعف فقط در نهاندانگان انجام می شود .
ازرویش تخم دیپلوئید ،رویان وازرشدسلول تریپلوئید، آلبومن تشکیل می شود .
پس از لقاح ، تخمک تبدیل به دانه می شود . دانه نهاندانگان شامل پوسته ، رویان واندوخته غذایی است .
دانه در شرایط مساعد می روید واز رشد رویان گیاه اسپوروفیت تشکیل می شود .
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
اختلاف منظر سالیانه |
|
Annual Parallax |
اختلاف منظر دید ستارگان که ناشی از تغییر موقعیت زمین در فاصله زمانی 6 ماه است. روش اندازهگیری آن به این شکل است که از ستاره موردنظر عکسبرداری می شود، سپس از همان ستاره در فاصله 6 ماه دیگر که زمین به اندازه قطر مدارش حول خورشید جابجا شده است مجدداً عکسبرداری میشود. مکان ستاره در دو عکس مقداری جابجایی نشان می دهد که این جابجایی ظاهری همان اختلاف منظر سالیانه آن ستاره می باشد.مقدار جابجایی برابر با زاویه جدایی بین زمین وخورشید از دید آن ستاره است.این کمیت با نام اختلاف منظر خورشید مرکزی(heliocentric parallax)هم شناخته می شود. از این کمیت به کمک روابط مثلثاتی در تعیین فاصله ستارگان استفاده میشود.
علاوه بر این حرکت ظاهری ،ستارگان دارای یک حرکت دیگر هم هستند که ناشی از تغییر مکان آنها نسبت به خورشید می باشد(حرکت نسبی).
تاسال ۲۰۰۲ فاصله حدود ۴۰۰ ستاره با دقت یک درصد با این روش تعیین شده وفاصله حدود ۷۰۰ ستاره هم با دقت ۵ درصد تعیین شده است.فاصله ستاره هایی که کمتر از ۲۰۰ پارسک باشند با دقت خوبی با این روش قابل محاسبه است.گفتنی است حداقل اختلاف منظر قابل محاسبه در حدود یک هزارم ثانیه قوسی است.
اختلاف منظر بهمراه چندین پارامتر دیگر قابل محاسبه در فهرستهای ستاره ای مانند فهرست تیکو ثبت شده است.
|
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
چرا ماه به روی زمین سقوط نمی کند؟
زمین با نیروی گرانش خود ماه را به سوی خود می کشد. اگر انسان ماه را که در حقیقت بی وقفه به دور سیاره ما می چرخد از گردش باز می داشت ماه فقط برای مدت کوتاهی ثابت می ایستاد آنگاه با سرعتی فزاینده به سمت زمین می شتافت و در نهایت با آن برخورد می نمود. البته این عمل میسر نیست. ماه از همان زمانهای اولیه با سرعتی برابر 3659 کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده است. در اثر این حرکت گردشی یک نیروی گریز از مرکز به سمت خارج ایجاد می شود که درست به اندازه نیروی گرانش زمین که به سمت داخل کشش دارد است. این دو نیروی مخالف اثر یکدیگر را به طور متقابل خنثی می کنند به نحوی که ماه همواره بر مدار خود باقی می ماند.
منظور از دریاهای ماه چیست؟
لکه هایی که با چشم عادی و غیر مسلح روی سطح ماه مشاهده می شود قبلا" به شکل اقیانوس به نظر می رسید و برای همین دریا نام داده شد. امروزه می دانیم که نیروی جاذبه ماه آنقدر کم است که قادر به نگاه داشتن آب و هوا نیست. بنابراین ماه هیچگاه دارای اقیانوس نبوده است. دریاهای ماه سطوح عظیم و کاملا" خشک از سنگ گدازه ها هستند. این گدازه ها میلیاردها سال پیش در بخشهایی از سطح سفید ماه که مملو از دهانه های آتشفشانی بوده سرازیر شده و روی قسمتهایی از آنها را پوشانیده است. سپس این حجم عظیم گدازه ها سرد شده اند. در حال حاضر چون مانند سابق اجرام آسمانی زیادی در فضا وجود ندارد دریاهای ماه به ندرت مورد اصابت گلوله های آتشین و بزرگ فضایی واقع می شوند به طوریکه این مناطق تاریک دارای دهانه های آتشفشانی بسیار کمتری نسبت به چشم اندازهای سفید قدیمی هستند.
کوتوله های سفید و ستارگان نوترونی چه هستند؟
ستارگان پیر و قدیمی مانن خورشید ما به تدریج لایه های بیرونی خود را دفع می کنند. ستارگان سنگین در پایان عمر خود منفجر می شوند. البته اکثر اوقات یک هسته تمام سوخته از آنها باقی می ماند. اگر این هسته کمتر از 4/1 جرم خورشید وزن داشته باشد به یک کوتوله سفید تبدیل می شود. یعنی کره ای که نزدیک به اندازه کره زمین است. البته در این کره کوچک تمام توده جرم خورشید متراکم می شود به نحوی که یک قاشق چای خوری از ماده کوتوله سفید چندین تن وزن خواهد داشت.
شگفت تر از این سرنوشت باقیمانده ستارگانی است که بین 4/1 تا 3 برابر جرم خورشید وزن دارند. آنها به صورت کره هایی که حدود 20 کیلومتر قطر دارند فرو می پاشند. یک سانتیمتر مکعب از مواد آنها شاید چیزی حدود 100 میلیون تن وزن خواهد داشت. این باقیمانده های ستاره ای را با نام ستاره های نوترونی مشخص می کنند. زیرا آنها تقریبا" به طور کامل از ذراتی ساخته شده اند که نوترون نام دارند. انسان می تواند ستاره های نوترونی زیادی را در آسمان نظاره کند. این کره های کوچک ولی پر جرم بسیار سریع حول محور خود می چرخند. روی این کره های کوچک نقاطی وجود دارد که پرتو افشانی بسیار زیادی دارند. هرگاه این نقاط به طرف زمین قرار می گیرند نوری شدید و لحظه ای دریافت می شود. در واقع انسان در آسمان یک منبع نور و تشعشع تپشی یا لحظه ای مشاهده می کند. به این جهت ستارگان نوترونی را تپ اختر نیز می نامند.
سیاهچاله چیست؟
کوتوله های سفید و ستاره های نوترونی را همواره می توان دید. اما مشاهده باقیمانده های ستاره ای که وزنی بیش از 3 برابر جرم خورشید دارند امکانپذیر نیست. این ستاره ها به صورت ساختارهای چنان کوچک و متراکمی فرو می پاشند که بر سطح آنها نیروی گرانش غیر قابل تصوری حکمفرما می شود. این نیروی گرانش در نهایت چنان زیاد می شود که همه چیز حتی نور را جذب می کند و در خود به دام می اندازد. چنین باقیمانده های ستاره ای را به همین دلیل نمی توان دید و لذا آنها را سیاهچاله می نامند. این ساختارهای شگفت انگیز همچون گردابی عظیم تمام چیزهایی را که نزدیک آنها می شوند ببلعند اما نمی گذارند هیچ چیز حتی نور از دست آنها رها شود و بگریزد.
چون سیاهچاله ها هیچ پرتویی از خود نمی تابانند نمی توان آنها را به طور مستقیم مشاهده کرد. با این وجود اخترشناسان بر این باورند که قراین و شواهدی برای اثبات وجود این اجرام آسمانی یافته اند. برای مثال ستارگانی را می توان در آسمان یافت که دور مرکزی ناپیدا در گردشند. که این مرکز در واقع فقط می تواند یک سیاهچاله باشد. سیاهچاله گاهگاه موادی را از این ستاره می رباید که در این فرایند این مواد شدیدا" داغ می شوند و قبل از آن که توسط سیاهچاله بلعیده شوند پرتوهای رونتگن (اشعه ایکس) از خود می تابانند. این پرتوها را آوای مرگ ماده نیز می نامند.
چرا ما از روی زمین فقط نیمی از ماه را می بینیم؟
ماه تقریبا" 27 روز طول می کشد تا یک بار به دور زمین بگردد. در همین زمان ماه دقیقا" یک دور کامل نیز به دور خود می چرخد. به این جهت ماه همواره یک روی خود را به ما نشان می دهد. انسان از روی زمین فقط یک روی کره ماه را می تواند ببیند. پشت ماه را فقط فضانوردی که با سفینه خود به دور ماه می چرخد قادر است مشاهده کند. به هر جهت انسان می تواند به دلیل نامنظمی های گوناگون در مدار ماه و نیز از طریق تغییر مکان مشاهده ماه در روی زمین در طول زمان 59% سطح ماه را مشاهده کند. بقیه 41% سطح ماه قبل از آغاز دوران سفر به فضا برای انسان کاملا" ناشناخته بود.
منظور از قدر مطلق ستارگان چیست؟
برای مقایسه درخشندگی واقعی ستارگان باید قدر مطلق آنها را تعیین کرد. قدر مطلق عبارت است از قدر ظاهری ستاره هنگامی که فاصله آن با ما 10 پارسک (6/32 سال نوری) باشد.
برای مثال اگر خورشید 10 پارسک دورتر از ما بود همانند ستاره ای کم نور با قدر ظاهری 8/4 دیده می شد. قدر مطلق شعرای یمانی 5/1+ است . زیرا آن هم نزدیکتر از فاصله استاندارد قرار دارد. دنب نورانیترین ستاره صورت فلکی دجاجه از قدر اول است ولی قدر مطلق آن نشان می دهد که یکی از درخشانترین ستارگان راه شیری است. زیرا اگر در فاصله استاندارد قرار می گرفت همانند ستاره ای با قدر 7- دیده می شد. در این صورت به غیر از ماه و خورشید نورانیترین جرم آسمانی بود و حتی نور آن می توانست سایه ایجاد کند.
تفاوت بین دنباله دارها و شهابها چیست؟
گاهی مردم دنباله دارها را با شهابها اشتباه می گیرند در حالی که این دو کاملا" مجزا از یکدیگرند. شهابها در واقع ذرات بسیار ریزی هستند که در فضای میان سیارات پراکنده اند. هنگامی که این ذرات به جو زمین وارد می شوند بر اثر اصطکاک با جو می سوزند و به صورت ردهای نورانی دیده می شوند. ولی دنباله دارها توده هایی از یخ و غبار و ذرات ریز هستند که در مدارهای طولانی به دور خورشید می گردند. اندازه هسته اصلی دنباله دارها بزرگتر از چند کیلومتر نیست. اما هنگامی که به نزدیکی خورشید می رسند به دلیل تابش شدید خورشید گاز و غبار آنها جدا می شود و دنباله ای خلاف جهت تابش خورشید تشکیل می شود که ممکن است طول آن به میلیونها کیلومتر برسد.
صورت فلکی چیست؟
صورت فلکی گروهی از ستارگان در آسمان هستند که مجموعه های قابل تشخیص را تشکیل می دهند. ستاره شناسان قدیمی توانستند بعضی از این مجموعه ها را پیدا کنند و آنها را به نام موجودات افسانه ای و خدایان و الهه ها نامگذاری کنند. امروزه 88 صورت فلکی شناخته شده است و کل آسمان طوری تقسیم شده است که هر ستاره به یک صورت فلکی متعلق باشد. اما ستارگان موجود در هر صورت فلکی چندان ارتباطی با هم ندارند. فقط طوری قرار گرفته اند که وقتی از زمین به آنها نگاه می کنید در یک مجموعه قرار دارند. بدیهی است چنانچه از یک نقطه دیگر فضا به آنها نگاه کنیم مجموعه ها به صورت دیگری به نظر می آیند. در بسیاری از موارد فاصله ستارگانی که یک صورت فلکی را تشکیل می دهند از یکدیگر بیش از فاصله ای است که با ما دارند.
سحابی چیست؟
در بسیاری از مناطق فضای میان ستاره ای ابرهای بزرگی از گاز و غبار وجود دارند که آنها را سحابی (به معنای ابر) می نامند. سحابیها را به سه گروه رده بندی می کنند: سحابیهای نشری- بازتابی و تاریک.
در سحابیهای نشری یک یا چندین ستاره بسیار سوزان (از رده های طیفی Oیا B) جا دارند. این ستاره های بسیار داغ موجب تحریک گازها و درخشش سحابی می شوند. نمونه جالب توجهی از این گونه سحابی بزرگ جبار است. این سحابی با چشم غیر مسلح به صورت توده مه آلود کم نوری دیده می شود. اگر ستاره ها مقداری سردتر باشند یا اینکه چگالی گازها در سحابی زیاد باشد گازها فقط نور ستاره ها را بازتاب می دهند. در این صورت سحابی را بازتابی می نامند. سحابی که ستاره های خوشه پروین را در بر گرفته از نوع بازتابی است.
در برخی موارد هم هیچ گونه ستاره ای در درون یا نزدیکی سحابی قرار ندارد. به همین جهت سحابی را تاریک می نامند. مشاهده سحابیهای تاریک فقط در صورتی ممکن است که در مقابل سحابیهای نشری یا بازتابی قرار گیرند. سحابیهای تاریک نور ستاره های پشت خود را جذب می کنند. اخترشناسان عقیده دارند که ستاره ها در درون این سحابیها متولد می شوند. سحابی سر اسبی نمونه جالب توجهی از این گونه سحابیهاست.
جدا از سه گروه سحابیها برخی از سحابیها از ستاره ها تشکیل می شوند. ستاره هایی مانند خورشید در پایان زندگی خود یعنی در مرحله غول سرخی لایه های بیرونی جو خود را به صورت سحابی در فضا می پراکنند. این سحابیها را سیاره نما می نامند. زندگی ستاره های پر جرمتر از خورشید با انفجاری ابرنواختری پایان می یابد و سحابی بزرگ و گسیخته ای از انفجار به جا می ماند که آن را سحابی باقیمانده انفجار ابرنواختری می نامند.
ستاره شناسان چگونه فاصله ستارگان تا زمین را محاسبه می کنند؟
همانطور که می دانید فاصله برخی از ستاره ها تا زمین به هزاران سال نوری می رسد. اگر اخترشناسان می خواستند با محاسبه زمان ارسال و برگشت پرتوهای نوری یا امواج فاصله زمین تا ستاره ها را اندازه بگیرند می بایست هزاران و حتی میلیونها سال منتظر می ماندند.
دانشمندان ریاضیدان راه حل ساده ای به نام اختلاف منظر یافته اند که با این شیوه می توان به راحتی فاصله اجسام دور را محاسبه کرد.
برای فهم بهتر ابتدا مثالی می زنیم : مدادی را مقابل چشمان خود بگیرید. ابتدا چشم چپ را ببندید و با چشم راست به آن نگاه کنید. بعد چشم راست را ببندید و با چشم چپ به آن نگاه کنید. حتما" به نظرتان آمده که مداد چند سانتی متر جابه جا شده است. با همین روش ساده بود که اخترشناسان توانستند شعاع کره زمین و به دنبال آن فاصله ماه و خورشید از زمین را پیدا کنند.
با دانستن فاصله زمین تا خورشید می توان به راحتی فاصله زمین تا ستاره ها را محاسبه کرد.
اخترشناسان از یک ستاره مشخص دو عکس به فواصل 6 ماه از هم می گیرند. وقتی این دو عکس را با هم مقایسه می کنند به نظر می رسد که ستاره چند درجه در آسمان جابه جا شده است. با داشتن فاصله زمین تا خورشید و زاویه ( نصف زاویه ای که به نظر ستاره جابه جا شده ) و به کمک فرمول مثلثاتی ساده می توان فورا" فاصله چند سال نوری از زمین تا این ستاره را محاسبه کرد.
چرا ستاره قطبی را همیشه در یک نقطه ثابت می بینیم؟
زمین دور محوری می چرخد که اگر این محور را به سمت شمال امتداد دهیم در فاصله بسیار دوری به ستاره قطبی خواهیم رسید. فاصله سباره قطبی از منظومه شمسی ما آنقدر زیاد است که مدار گردش زمین دور خورشید مانند چرخش یک نقطه بسیار ریز می ماند. اگر فردی در قطب شمال زمین ایستاده باشد ستاره قطبی را درست بالای سر خود خواهد دید. البته امتداد محور چرخش زمین در فضا ثابت نیست و در یک دوره 26 هزار ساله دور یک دایره می چرخد. بطوریکه تا 2000 سال دیگر امتداد محور چرخش زمین به ستاره دیگری به نام نسر واقع (وگا) ختم می شود و پس از یک دوره 26000 ساله دوباره امتداد محور چرخش زمین با ستاره قطبی فعلی منطبق می شود.
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
ویتامین B5 (پانتوتنیک اسید)
"ویتامین "B5 که به "پانتوتنیک اسید" نیز معروف می باشد، یک ویتامین آنتی اکسیدان محلول در آب است. این ویتامین به سه شکل در می آید و به نام های "پانتنول" و "کلسیم پانتوتنات" نیز نامیده می شود.
همه سلولهای بدن نیاز به ویتامین B5 یا اسید پانتوتنیك دارند. بدن انسان از پانتوتنیک اسید برای تبدیل کربوهیدرات ها ، پروتئین ها و چربی ها به انرژی استفاده می کند.
ویتامین B5 در بدن تبدیل به تركیبی به نام " كوآنزیم A " میشود كه وجود این ماده در بدن برای تبدیل غذا به انرژی لازم است و فقدان آن سبب نارسایی رشد و خاكستری شدن موها و كم خونی می شود.
ویتامین B5 به عنوان ویتامین "ضد استرس" نیز شناخته شده است، زیرا عملكرد غده آدرنال(فوق کلیه) را تقویت كرده و بهبود میبخشد(غده آدرنال عضوی است كه بدن را در مقابل انواع استرسها حمایت میكند).
ویتامین B5 برای عمل عضلات و اعصاب ضروری است و برای حفظ سلامتی سیستم ایمنی بدن، حیاتی است. این ویتامین همچنین در كاهش علایم دردناك روماتیسم مفصلی موثر است. در ضمن این ویتامین رشد و نمو را تسهیل نموده و به سلامت پوست و مو كمك می نماید.
با اینکه کمبود این ویتامین، به دلیل فراوانی آن در غذاها و ساخت آن توسط باکتری های روده، بعید به نظر می رسد، اما خستگی یکی از علائم زودرس و متداول کمبود این ویتامین می باشد.
عملكرد و فواید پنتوتنیك اسید:
* برای رشد، تولید مثل و خیلی از فرایندهای معمول بدن ضروری است.
* نقش مهمی در جلوگیری از افسردگی دارد.
* به تولید ویتامین D كمك می كند.
* باعث بهبود سریع تر زخم ها می شود.
* شركت در خیلی از واكنش های بیولوژیكی مانند: تولید انرژی، تجزیه اسیدهای چرب و اسیدهای آمینه، ساخت اسیدهای چرب و چربی ها، كلسترول، هورمون های استروئیدی، تولید كو آنزیم A و آنتی اكسیدان سلولی گلوتاتیون
* جزء حیاتی برای ساخت گلبول های قرمز خون
* تولید هورمون های مربوط به استرس و هورمون های جنسی در غدد فوق كلیه(غدد كوچكی كه در بالای كلیه ها قرار دارند)
* مكمل این ویتامین معمولا برای درمان علائم بیماری آلرژی و طیف وسیعی از بیماری های پوستی استفاده می شود.
* تبدیل کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها به انرژی
* تولید گلوکز در بدن
* شرکت در ساخت انتقال دهنده های عصبی و حفظ عملكرد صحیح اعصاب
* کمک به سلامت دستگاه گوارش
* کمک به استفاده بهتر بدن از سایر ویتامین ها
* کنترل استرس ناشی از سردردهای میگرنی ، فشارهای روانی ، سندرم خستگی مزمن و ترک سیگار و الکل
* برای تولید آنتی بادی های لازم جهت واکسیناسیون علیه کزاز، حصبه و آنفلوآنزای آسیایی لازم است.
* خوردن مکمل این ویتامین(مکمل پنتتئین)، موجب کاهش چربی خون می شود. در فردی با کلسترول خون بالا، خوردن این مکمل، باعث کاهش کلسترول بد(LDL ) و افزایش کلسترول خوب(HDL) می شود.
مقادیر توصیه شده برای دریافت پانتوتنیک اسید
یک میزان RDA رسمی برای ویتامین B5 وجود ندارد، با این حال فقدان پانتوتنیک اسید معمولا با فقدان دیگر ویتامین های گروه B همراه است. لذا به منظور جلوگیری از عدم تعادل ویتامین های گروه B ، B کمپلکس بخورید تا B5 نیز دریافت کرده باشید.
مقدار دریافت روزانه B5 برای بالغین چیزی حدود 7 – 4 میلی گرم در روز می باشد که این مقدار به راحتی در برنامه ی غذایی اکثر افراد عادی یافت می شود.
قرص ها و کپسول های حاوی پانتوتنیک اسید در دوزهای بین 500 – 100 میلی گرمی در دسترس هستند. دوزهای بالاتر در صورت لزوم، ممکن است به وسیله برخی پزشکان، برای درمان های خاص، تجویز شود.
منابع پانتوتنیک اسید
بهترین منابع این ویتامین، مخمر آبجو(مانند ماء الشعیر)، زرده تخم مرغ ، گوشت، دل و جگر و قلوه، مرغ ، بوقلمون، شیر، بادام زمینی ، لوبیا، سویا، تخمه آفتابگردان، پنیر، نخودفرنگی، غلات و نان سبوس دار ، ذرت، گل کلم، کلم پیچ، بروکلی، گوجه فرنگی ، عدس، جوانه گندم و ماهی قزل آلا می باشند.
بیشتر سبزیجات و میوه ها حاوی مقادیر کمی از این ویتامین هستند.
پختن و روش های آماده سازی غذاها و کنسرو کردن موجب تخریب این ویتامین می شود.
کمبود پانتوتنیک اسید
کمبود این ویتامین در بزرگسالان به معنای واقعی وجود ندارد، زیرا در خیلی از منابع غذایی یافت می شود. کمبود این ویتامین ممکن است در افراد الکلی رخ دهد.
با اینکه کمبود این ویتامین، به دلیل فراوانی آن در غذاها و ساخت آن توسط باکتری های روده، بعید به نظر می رسد، اما خستگی یکی از علائم زودرس و متداول کمبود این ویتامین می باشد.
کمبود B5 باعث افسردگی ، اختلال شخصیت، مشکلات قلبی ، افزایش خطر عفونت ها، خستگی، دردهای شکمی، اختلال خواب ، کرختی، تغییرات حسی در بازوها و ساق پاها ، بی حالی، گرفتگی عضلات، افزایش حساسیت به انسولین، افزایش سطح کلسترول خون و کاهش سطح پتاسیم در بدن می شود.
مسمومیت ناشی از مصرف زیاد
پانتوتنیک اسید در بدن انسان مسمومیت ایجاد نمی کند. اثرات جانبی قابل ملاحظه ای نیز، حتی در دریافت های بالاتر از 10000 میلی گرم (10 گرم) در روز گزارش نشده است.
فقط مقادیر بسیار زیاد، در حد چندین گرم در روز می تواند موجب اسهال شود. غیر از اسهال، واکنش مضری برای مصرف دوزهای بالا گزارش نشده است.
این ویتامین، فواید ویتامین های C ، B6، و B12 را در بدن بیشتر و کمبودشان را اصلاح می کند.
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:
,
توسط ناصر مستقیمی
|
در اين مرحله از مولكولهاي NADH و FADH2 توليد شده در مراحل قبلي تنفس سلولي، براي توليد ATP استفاده ميشود.
زنجيرهي انتقال الكترون ميتوكندري، در غشاي داخلي آن قرار دارد.
در پروكاريوتها، محل زنجيرهي انتقال الكترون، غشاي سلولي است.
اين زنجيره، از تعدادي پروتئین غشايي تشكيل شده كه به صورت پمپ عمل ميكنند. الكترونهاي NADH و FADH2 ، با عبور از اين پمپها، باعث رانده شدن يونهاي +H به فضاي بين دو غشا ميشود (انتقال فعال).
در نتيجه به تدريج غلظت +H در اين فضا زياد ميشود و شيب غلظتي در جهت ورود يونهاي به فضاي بين داخلي ميتوكندري (ماتريكس) ايجاد ميشود.
اين يونها از طريق يك پروتئين كانالي به درون ماتريكس وارد ميشوند (انتشار تسهیل شده) و اين پروتئين، در حين عبور ، به ADP، فسفات اضافه ميكند و ATP ميسازد.
الكترونهاي مولكولهاي NADH و FADH2 در نهايت همراه با يونهاي هيدروژن، به مولكولهاي اكسيژن ميپيوندند و مولكولهاي آب توليد ميكنند. اكسيژن پذيرندهي نهايي الكترون است.
به ازاي هر NADH، سه مولكول ATP و به ازاي هر FADH2 ، دو مولكول ATP در زنجيرهي انتقال الكترون ميتوكندري توليد ميشود.
در مجموع از هر مولكول گلوكز، 2 مولكول ATP و 2 مولكول NADH (معادل 6 مولكول ATP) درون سيتوپلاسم تشكيل مي شود. يعني در كل معادل 8 مولكول ATP مولكول پر انرژي درون سيتوپلاسم توليد ميشود.
از هر مولكول گلوكز، درون ميتوكندري، 2 مولكول NADH در مرحلهي تبديل دو پيرووات به استيلكوآنزيم A (معادل 6 مولكول ATP) و 6 مولكول NADH در چرخهي كربس (معادل 18 مولكول ATP ) توليدميشود.
يعني در كل معادل 24 مولكول ATP، مولكول NADH درون ميتوكندري توليد ميشود.
از هر مولكول گلوكز، 2 مولكول (معادل 4 مولكول ATP) تشكيل ميشود كه همه درون ميتوكندري و در چرخهي كربس توليد ميشوند.
از هر مولكول گلوكز، 4 مولكول ATP در سطح پيش ماده توليد ميشود؛ دو تا در گليكوليز و دو تا در چرخهي كربس.
از هر مولكول گلوكز، در مجموع 10 مولكول NADH (معادل 30 مولكول ATP) و 2 مولكول FADH2 (معادل 4 مولكول ATP) و 4 مولكول ATP در سطح پيش ماده توليد ميشود.
يعني در مجموع حاصل يك تنفس معمولي كامل و سوختن كامل گلوكز، 38 مولكول ATP است كه 34 تا در زنجيرهي انتقال الكترون توليد ميشود.